_..-♥*°*♥-..~~~ _..-♥*°*♥-.._ دیشب که باران آمد… مےخواستم سراغت را بگیرم … اما خوب مےدانستم این بار هم که پیدایت کنم، باز زیر چتر دیگرانے... _..-♥*°*♥-..~~~ _..-♥*°*♥-.._ رفت! بی آنکه مرا به خدا بسپارد! نمیدانم مراازیادبرده بود، یا ...
من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم بودم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزید من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت گر چه در حسرت گندم پوسید من خودم بودم و هر پنجره ای که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود وخدا می داند سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود من نه عاشق بودم و نه دلداده گیسوی بلند
[QUOTE=mahdi137;42717][CENTER][SIZE=5]راه خدا[/SIZE][/CENTER] 1. تقرّب به خدا از گونه زمان و مكان و از نوع تقرّب و نزدیكی هایی كه در جهان می شناسیم نیست، بلكه یك واقعیت معنوی عمیق است كه با تعالی و تكامل روح تحقق می یابد، فهم و درك واقعیت معنوی، نیازمند شناخت و معرفت ویژه و وصول به مراتبی از قرب است. ...
هر روز شیطان لعنتی خط های ذهن مرا اشغال می کند هی با شماره های غلط زنگ می زند آن وقت من اشتباه می کنم و او با اشتباه دلم حال می کند دیروز یک فرشته به من می گفت : تو گوشی دل خود را بد گذاشتی آن وقت ها که خدا به تو می زد زنگ آخر چرا جواب ندادی چرا برنداشتی ؟ یادش بخیر آن روز ...
تو کجایی سهراب؟! زندگی دیگر آن رسم خوشایندی نیست زندگی پوچ شده است زندگی نیمه ی خالی لیوان شده است زندگی نگاه و حسرت شده است آه سهراب اگر می شنوی!! زندگی را بردند و من از خستگی دلخوشی ها می آیم...
اگر گناه وزن داشت؛ هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد ؛ تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی ... و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم اگر غرور نبود؛ چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛ و ما کلام محبت را در میان ...
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست ناگهان دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد قامتم وقتی به اندوه ...