مشاهده RSS Feed

دسته بندی نشده

مطالب بدون دسته بندی

  1. پوستر به مناسبت اربعین

    نقل قول نوشته اصلی توسط nasim.h نمایش پست ها








    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  2. پوستر به مناسبت اربعین

    توسط در تاریخ چهارشنبه ۱۳ دی ۹۱ در ساعت ۲۱:۱۴ (پرواز)
    نقل قول نوشته اصلی توسط nasim.h نمایش پست ها



    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  3. ๑۩۞۩๑ یا ابا عبد الله (ع) ๑۩۞۩๑ فصلنامه ويژه محرم 91

    توسط در تاریخ دوشنبه ۰۶ آذر ۹۱ در ساعت ۲۰:۴۵ (پرواز)
    نقل قول نوشته اصلی توسط nasim.h نمایش پست ها
    ماجرای عطر سیب حرم امام حسین (علیه السلام ) چیست؟؟



    استشمام بوی سیب از حرم امام حسین(علیه السلام)، ویژگی عجیبی است که چند کتاب معتبر به آن اشاره کرده اند.
    «بوی سیب و حرم حبیب و حسین غریب و کرب و بلا». این نوحه مشهور و محبوب را در سالهای
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  4. دلتنگی

    توسط در تاریخ سه شنبه ۱۶ آبان ۹۱ در ساعت ۱۳:۵۵ (پرواز)
    دلتنگی چه حس بدی است
    تنهایی چه حس بدی است
    كاش
    پاره ای ابر میشدم دلم مهربانی میبارید
    كاش نگاهم شرار نور میشد
    آشتی میداد
    و كه دوست داشتن چه كلام كاملی است
    و من چقدر
    دلم تنگِ دوست داشتن است

    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  5. عید سعید قربان مبارک باد


    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  6. به او بگویید....

    توسط در تاریخ جمعه ۳۱ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۸:۵۱ (پرواز)
    به او بگویید آن کس که برای دیدنت لحظه ها را شمارش می کرد
    سرانجام تازیانه ی ثانیه ها را بر دوشش حس کرد و ویران شد
    به او بگویید دوستش دارم زیر سقف بی کسی
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  7. تمامش مال تو....

    توسط در تاریخ جمعه ۳۱ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۸:۴۸ (پرواز)
    خانه ام وقتی که می آیی تمامش مال تو

    هرچه دارم غیر تنهایی تمامش مال تو
    دوبیتی،صد غزل دارم و حتی یک بغل
    شعرهای خوب نیمایی تمامش ما تو
    ضرب آهنگ غزلهایم صدای پای توست
    این صدای پای رویایی تمامش مال تو
    بی کران سبز اقیانوس آرام تنم
    ای پری خوب دریایی تمامش مال تو
    عشق من عشق زمینی نیست،باور کن عزیز
    عشقم این عشق اهورایی تمامش مال تو
    باز هم بیت در پایان شعرم مال من
    بیت های خوب بالایی تمامش مال تو
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  8. حکایت

    توسط در تاریخ جمعه ۳۱ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۸:۴۴ (پرواز)
    قصه از اینجا شروع میشه:
    یه مادری عاشق بچه ش بود خیلی اون داشت با اینکه خیل فقیر بود و تا ون روز چند نفر بچه شو به قیمت زیادی میخریدن ون نمیفرخت.آخه عاشق بچه ش بود و دلش میخواست اون و خودش خوشبخت کنه ولی فقیر بود و هیچی نداشت.
    شاید اگر اون و میفروخت هم خودش ثروتمند میشد هم اون
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین