برای پریدن به دو بال احتیاج داریم. عقل ، قلب. هر کدوم و که کنار بزاریم به زمین سقوط میکنیم. با هم در کنار هم و هماهنگ.
خدا......... گنجشک با خدا قهر بود… روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد… ...
کـــــــاش !!............کاش مـی دانستیم زندگی کوتاست ...خیلــــــــــــی کوتاه !.... کاش از ثانیه ها و لحظه های زندگی لذت می بردیم ٬کاش قلبــی رو برای شکستن انتخاب نمی کردیمکاش همه را دوست داشتیم ...کاش معنی صداقت را ما هم می فهمیدیم !!....کاش هیچ کودک فقیری دیگر خواب نان تازه وداغ را نمی دید کاش دلهایمان دریایی می شد !!کاش مـی فهمیدیم زندگی زیباست ولذت مـی بردیمش تا نهایت...کاش مـی دانستیم که ما نمـی دانیم فردا برایمان چه اتفاقی می افتدکاش بهانه ای برای ناراحت کردن ...
دراین بازار نامردی به دنبال چه میگردي؟ نمی یابی نشان هرگز،توازعشق و جوانمردی برو بگذر ازاین بازار،از این مستی وطنازی اگر چون کوه هم باشی دراین دنیا تو می بازی
شنیدی که میگن: اونی که گریه میکنه یه درد داره اما اونی که میخنده هزارتا!! من میگم: اونی که میخنده هزارتا درد داره ولی اونی که گریه میکنه به هزارتا از درداش خندیده اما جلو یکیشون بدجور کم آورده منم کم آوردم به همین سادگی
تمام تنم میلرزد… از زخم هایی که خورده ام…! من از دست رفته ام… شکسته ام… می فهمی؟! به انتهای بودنم رسیده ام… اما…! اشک نمیریزم… پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند…
redirect.php?a=** عيدانه redirect.php?a=** اي برگهاي سبز ريحان اعتبارت تقويم من خالي ست از برگ بهارت تکرار پاييز و زمستان است تقويم من مي شمارم تا بهار آزگارتتا تو بيايي «باز باران با ترانه...» باراني از دلواپسي چشم انتظارتداسي بياور، دستهايم را درو کن دست و دلم مانند گندم بي قرارتدر هفت سين سفره ام جاي تو خاليست اي عشق! اگر مي شد بمانم در حصارت...اي لفظ ...
بــا هـر بـهانه و هـوسی عـاشقــت شــــده ست فرقـی نمی کند چه کسی عـاشقت شده است چــیــزی ز مــاه بــودن تـــــــــــو کــم نــمی شـود گـیـرم که بـرکه ای نــفسی عاشـقت شده ست ای سـیــب ســـرخ غـلــت زنـان در مــسـیــر رود یـک شهر تـا بـه من برسی عاشقت شده ست پــــــــر می کــــشی و وای بــه حــال پــرنـده ای کز پشت میله ی قفسی عاشـقت شـده سـت آیـینــــــه ای و آه کـــه هـــــــــــــــرگــز بــرای ...
ای* که* می*پرسی* نشان* عشق* چیست* عشق* چیزی* جز ظهور مهر نیست* عشق* یعنی* مهر بی*اما، اگر عشق* یعنی* رفتن* با پای* سر عشق* یعنی* دل* تپیدن* بهر دوست* عشق* یعنی* جان* من* قربان* اوست* عشق* یعنی* مستی* از چشمان* او بی*لب* و ...