مشاهده RSS Feed

دسته بندی نشده

مطالب بدون دسته بندی

  1. عیب جویی!!

    • نکته!
    موضوع: عیب جویی
    کلمات کليدي: آبروبری، عیب جویی

    از نکات خیلی مهم و قابل توجه در بحث مقابله با گناه در جامعه این است که مسلمانان همواره باید مواظب این باشند که به نام نهی از منکر یا انتقاد از عیب ها، عیب جویی نکنند و باعث بی آبرویی مردم نشوند ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  2. وصیت نامه حسین پناهی

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۵ شهریور ۹۱ در ساعت ۰۲:۵۱ (پرواز)
    وصیت نامه مرحوم حسین پناهی





    قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
    بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.
    به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
    ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.
    عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.
    بر قبر
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  3. شکستن

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۵ شهریور ۹۱ در ساعت ۰۲:۴۹ (پرواز)





    برهنه ات میکنند تا بهتر شکسته شوی... نترس گردوی کوچک.. آنچه سیاه می شود روی تو نیست... دست آنهاست..


    "حسین پناهی......
    برچسب ها: حسین پناهی, شکستن ویرایش برچسب ها
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  4. او لبخند می زند و فقط می گوید:«رکاب بزن»

    توسط در تاریخ شنبه ۰۴ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۷:۳۲ (پرواز)
    سفر من و خدا با دوچرخه ایمان!

    زندگی مثل دوچرخه سواری است. ادم نمی افتد مگر این که دست از رکاب زدن بردارد. اوایل خداوند را فقط یک ناظر می دیدم؛ چیزی شبیه قاضی دادگاه که همه عیب و ایرادام را ثبت می کند تا بعدا تک تک آنها رو به رخم بکشد. به این ترتیب, خداوند می خواست به من بفهماند که من لایق
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  5. من فقط میخندم...

    توسط در تاریخ شنبه ۰۴ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۷:۱۱ (پرواز)

    من فقط میخندم...




    کسی از من پرسید:به چه می اندیشی؟

    چشمهایم به نگاهش زل زد

    و فقط خندیدم

    از خودم پرسیدم

    :



    راست می گوید او:به چه می اندیشی؟

    به خودم آدمها مرز تنهایی و غربت با عشق

    سرزمینی که در آن





    لحظه ای غمگینیم لحظه ای می خندیم

    لحظه ای می شکنیم گاه دل می بندیم

    به همین عصری که

    هیچ کس نیست بپرسد از تو





    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  6. جای خالی....

    توسط در تاریخ شنبه ۰۴ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۶:۵۳ (پرواز)
    جای خالی...


    آدم هـا می آینـد

    زنـدگی می کننـد

    می میـرنـد و می رونـد …

    امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو

    جای خالی ات قده خود توست

    بزرگ نیست

    کوچک هم؛

    که نه هجوم و ازدحام اطراف آن را پر می کند

    و نه کوچکتر از تو، در آن جای می گیرد.

    درست اندازه ی حضور توست..

    آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه

    آدمی می رود امــا نـمی میـرد!

    مـی مـــانــد
    ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  7. عاشقان رادست بسر کن

    توسط در تاریخ یکشنبه ۲۲ مرداد ۹۱ در ساعت ۰۴:۴۵ (پرواز)
    امشب تمام عاشقان رادست بسر کن
    يک امشبي با من بمان بامن سحر کن

    بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را
    کج کن کلاه دستي بزن مطرب خبر کن

    گلهاي شمعداني همه شکل تو هستند
    رنگين کمان را بر سر زلف تو بستند

    تا طاق ابروي بت من تا به تا شد
    دُردي کشان پيمانه هاشان را
    ...
    برچسب ها: میر عشق, عاشقان ویرایش برچسب ها
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  8. به سوی خدا فرار کنید

    توسط در تاریخ یکشنبه ۲۲ مرداد ۹۱ در ساعت ۰۴:۲۶ (پرواز)
    فرار به سوی خدا


    می*گویند پسری در خانه خیلی شلوغ*کاری کرده بود.
    همه*ی اوضاع را به هم ریخته بود.وقتی پدر وارد شد،
    مادر شکایت او را به پدرش کرد.

    پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت.
    پسر دید امروز اوضاع خیلی بی*ریخت است، همه*ی درها هم بسته است،
    وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد!

    خودش را به سینه*ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.

    ...
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین