حرف*هایی هست* برای گفتن که اگر گوشی نبود نمی*گوییم.. و حرف*هایی هست برای نگفتن، حرف*هایی که هرگز* سر* به ابتذال گفتن فرود نمی*آورند. حرف*های شگفت، زیبا و اهورایی همین*هایند و سرمایه ماورایی هرکس به اندازه حرف*هایی است که برای نگفتن دارد، حرف*های ...
من همونم که همیشه غم و غصه*م بیشماره اونی که تنهاترینه، حتا سایه هم نداره این منم که خوبیام*و کسی هرگز نشناخته اون که در راه رفاقت همه*ی هستی*شو باخته هر رفیق راهی با من دو سه روزی همسفر بود ادعای هر رفاقت واسه من چه زودگذر بود ...
در "نقاشی هایم" تنهاییم را پنهان می کنم... در "دلم" دلتنگی ام را... در "سکوتم" حرف های نگفته ام را... در "لبخندم" غصه هایم را... دل من... چه خردساااااال است !!! ساده می نگرد ! ساده می خندد ! ساده می پوشد ! دل من... از تبار دیوارهای کاهگلی است!!! ساده می افتد ! ساده می شکند !ساده می میرد ! ...
دوسـتم ! پـیراهنـم را بـزن بـالا ... کـمرم را دیـدی ؟ نـترس چـیزی نـیست !... ایـنها فـقط جـای خـنجرنـد ، مـن نـفهمیـدم در رفـاقـت چـه شد ! " تــو مـواظـب بــاش "
هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست ! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است
گاهی اوقات باید خیانت کرد تا ارزش صداقت برای کسی که تفاوت میان این دو را درک نمی کند ،مشخص شود! گاهی باید نبخشید کسی را که بارها او را بخشیدی و نفهمید! گاهی نباید صبر کرد! باید رها و کرد و رفت تا بدانند اگر ماندی رفتن را بلد بوده ای! گاهی بر سر کارهایی که برای دیگران انجام می دهی باید منت گذاشت تا آنرا کم اهمیت ندانند! گاهی باید بد بود برای کسی که قدر خوب بودنت را نمی داند! و گاهی ...
به یه جایــی رسیدم کــــه دیگـــــه خـــــیلی چــــیزا واســــم مــــهم نیــــــستـــــ جــــایـــی کــــه وقتـــــی یکــــی دلــــــمو میشــــــکنه مثـــــل آبــــ خــــوردن میـــــذارمش کنــــار جــــایـــی کــــه بـــا دیـــــدن بیـــــمعرفتیا فقــــــــط میگـــــــم بــــه درکـــــــــ دیگــــه نـــــه از اومــــــدن کســـــی ذوق زده میــــــشم نـــــه از رفتـــــن کســــی نــــاراحتــــ کـــه بخــــــــوام ...
گاهے باید نباشے ... تا بفهمے نبودنت واسہ ڪے مهمہ... ؟ اونوقتہ ڪہ مے فهمے باید همیشہ با ڪے باشے