هیچ وقت نگو رسیدم ته خط.... "اگر هم احساس کردی رسیدی ته خط".... یادت بیار که معلم کلاس اولت گفت:نقطه سر خط.....
این منم! که نفس های آخرم را میکش.... نه! میچشم! مزه مزه میکنم.... با نوک زبانم! این نفس های آخر چه قدر تلخ است... کمی به شوری میزند.... تهش می توانم ترشی اش را حس کنم اما... شیرین نیست! ...... .. . . همین!
ﺟﺪﻳﺪﺍ ﺑﺎ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻢ ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ... ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻴﺘﺶ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻳﻪ ﺟﻮﺭﺍﻳﻲ! ﻣﺤﻜﻤﻪ... ﺛﺎﺑﺘﻪ... ﺁﺭﻭﻣﻪ.... ﻏﻠﻂ ﻧﻜﻨﻢ ﺍﺯ ﻣﻨﻢ ﺧﻮﺷﺶ ﺍﻭمده
حرفی... برای گفتن نمی ماند... وقتی دلی ... بی هیچ گناهی شکسته باشد... وخرده های دل ... چنان راه نفس کشیدنت را بند بیاورد... که هر نفست... با درد باشد... و مدام چشمانت... پر و خالی از اشکی شود... که آن هم با درد است... حرفی برای گفتن نمی ماند... وقتی دردی راه گلویت را بند بیاورد... ...
مــــــــات شــدم از رفـــــــــتنت هیــچ مـیز شطــرنجی هـم در مــیان نـــبـود ایـن وســط فــقط یـک دل بـــود ... کـه دیگــر نـیست
گروس عبدالملکیان به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای ؟! تکاندن برف از شانه های آدم برفی ؟! بدهکار... - رسول یونان بدهکار هیچ کس نیستم جز همین ماه که از پشت میله ها می گذرد که می توانست از اینجا نگذرد و جایی دیگر مثلآ در وسط ...
دسته بندی های وبلاگ
مشاهده پروفایل
علامت گذاری به عنوان خوانده شده