مشاهده RSS Feed

عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو

عاشقانه ترین سلامها و خالصانه ترین احترام و تواضع ها تقدیم وجود نازنین شما باد

  1. خدا نزدیک است

    توسط در تاریخ دوشنبه ۱۲ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۸:۱۴ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    ناراحتید ؟ غمگینید ؟ احساس نا امیدی می کنید ؟ من فقط با شما به انداره ى یک دعا فاصله دارم ، با من حرف بزنید خدا
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  2. من وخدا..

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۰۸ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۹:۳۲ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    من وخدا..... دیشب با خدا دعوایم شد ...... با هم قهر کردیم ..... فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد ...... رفتم گوشه ای نشستم .... چند قطره اشک ریختم..... و خوابم برد ..... صبح که بیدار شدم .... مادرم گفت ... نمیدانی از دیشب تا صبح چه " بارانی " می آمد
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  3. دوچرخه سواری با خدا.....

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۰۸ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۹:۳۱ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    دوچرخه سواری با خدا..... من در ابتدا خداوند را یک ناظر ، مانند یک رئیس یا یک قاضی میدانستم که دنبال شناسائی خطاهائی است که من انجام داده ام و بدین طریق خداوند میداند وقتی که من مردم ، شایسته بهشت هستم و یا مستحق جهنم ...! وقتی قدرت فهم من بیشتر شد ، به نظرم رسید که گویا زندگی تقریبا ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  4. آدمها

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۰۸ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۹:۲۹ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند. اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه... آن جا که در میان خاک خوابیدی؛ «سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  5. گاهی

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۰۸ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۹:۲۷ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش می کنیم ... گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش می کنیم ... گاهی خیلی چیزا رو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم ... گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می کنیم ... گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش می دیم ... گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  6. صادق هدایت

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۰۸ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۹:۲۵ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    فاحشه را خدا فاحشه نکرد ، آنان که در شهر نان قسمت می کردند ، او را لنگ نان گذاشته اند ، تا هر زمان که خود لنگ هم آغوشی ماندند ، او را به تکه نانی بخرند ! صادق هدایت
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  7. درد من

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۰۸ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۹:۲۴ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    درد من مرگــــ مردمی است که ; گدایی را قناعت ... بی عرضگی را صبر ... وبا تبسمی بر لب این حماقتها را حکمت خدا مینامند ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  8. رزم رستم و ويروس

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۰۸ بهمن ۹۴ در ساعت ۱۹:۲۳ (عشق در آمد از درم دست نهاد بر سرم دید مرا که بی توام گفت به من که وای تو)
    رزم رستم و ويروس • كنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو • كه اسفنديارش يكي disk داد بگفتا به رستم كه اي نيك زاد • در اين disk باشد يكيfile ناب كه بگرفتم از سايت افراسياب • برو سير مي كن بدين disk هان! كه هم نون و هم آب باشد درآن • تهمتن روان شد سوي خانه اش شتابان به ديدار رايانه ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین