♥●• عشـــق فانتــــزی سامان •●♥

لینک صفحه :

redirect.php?a=forums.pichak.net/thread7308.html

واژه را ..

به تازیانه می گیرم !

اگر ..

در ذهنم ..

جز به یاد تــــــــــــو جاری شود !

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی

تو بمان با دگران وای به حال دگران . . .

بيخــــــــود منتظـــــــــر نبـــــــــاش....
تــــــــو خــــ ـــودت رفتـــــــي......
دیگـــــــــراز دلتنگــــــــي هـــــم بميـــــــرم ..
صدايـــــت نميکنــــــم برگــــــردي..

هـِــ ی غریبـــﮧ !

قیــآفت خیلـے آشنـآست

من و تو قبلا جـآیـے همدیگرو ندیدیــ م ؟

آهـ ـآن... یـ ـآدم اومــد

یــﮧ روزآیـے یــﮧ خاطره هـآیـے بـآ هم دآشتیم

یـآدمــﮧ اون موقع دم از عشق میزدے

هــﮧ ... انقدر مــآت نگـ ـآم نکن

دســتات ارزونــی خودتــ..

رآستــے قبل رفتنت : دیگــﮧ هیچ حسـ ے بهت ندآرم

دیگــﮧ وقتــے دیدمت دلم نلرزید

خوآستم بدونـی...

داستان خلقت زن!


از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می*گذشت.

فرشته*ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی می*فرمایید؟"

خداوند پاسخ داد:

"دستور کار او را دیده*ای*؟

باید دویست قطعه متحرک داشته

...