♥●• عشـــق فانتــــزی سامان •●♥

اکـنـون بـــخـواهــمـت کـﮧ چـﮧ بـشـــود

آن روزهـا کـﮧ مـشـتـرک مـورد نـظــر بـودـﮯ هـیـچـوقـت در دسـتـرس نـبـودـﮯ

چـﮧ بـرســد الان کـﮧ نـﮧ مـشتـرکــﮯ نـﮧ در دستـرس و نـﮧ مـورد نـظــر

تسلیت از طرف انجمن پیچک نت ...

رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب... آب در حوض نبود ماهیان می گفتند: هیچ تقصیر درختان نیست ظهر دم کرده تابستان بود پسر روشن آب، لب پاشویه نشست و عقاب خورشید، آمد اورا به هوا برد که برد

بهشت خدا

هرچند حال و روز زمین و زمان بد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی فرشته ای که به پابوس آمده
انگار بین رفتن و ماندن مردّد است

اینجا مدینه نیست، نه اینجا مدینه نیست
پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟

حتی اگر به آخرخط هم رسیده ای
اینجا برای عشق شروعی مجدد است

جایی که آسمان به زمین وصل می شود
جایی که بین عالم و آدم، زبانزد است

هر جا دلی شکست به این جا بیاورید
اینجا بهشت، شهر خدا، شهر مشهد است

کتاب زندگی چاپ دوم ندارد ، پس تا میشود عاشقانه

زندگی کنیم ... روز جهانی محبت مبارک ...

بفرست به اونایکه تو

زندگیت با ارزشن، ما که فرستادیم...!!!!