تو مانند کبوتر ها نجیبی تو مثل داستانهای عجیبی گناه من چه بود که گفتی از این پس از نگاهم بی نصیبی . . .
کـــاش یکیــــ پیـــدا می شــــد که وقتــــی می دیــــد گلــــوتـــــ ، ابـــــر داره و چشـمـاتـــــ ، بــــارون جـــای اینکـــه بپــرســـه : چـــته ؟ چـــی شــده ؟ چـــرا ؟ بغــــلتـــــ کنــــه و بگـــــه : گـریـــه نکــــنکن ..
زندگی قصه و حرفیست که شیرینی آن خــنــده ی تــوســت ... تلخی اش ... گــریــه ی تـــو .... کاش که پر باشد لحظه هایم همه از خنده ی تو . مست هستم از هوایی که نفست در آن میپیچد ... نفسم در گیر است لا به لای نفست آه چقدر شیرین است طعم نفست !!!
دلــگیـــر مباش . دلت که گیـر باشد ، رهـــــا نمی شوی ! خـداونـد ، بنده گــان ِ خود را ، با آنچه به آن « دل » بســته اند می آزمــاید !!
بعضیا برای اینکه ظاهرشونو حفظ کنن باطن شونو نابود میکنن….!!
دنبال خودت بگرد اگر در این دنیا خودت را در جاده ی زندگی گم کنی، در آن دنیا در می یابی ، که بر صراط مستقیم زندگی نکرده ای؛ در شلوغی های زندگی خودت را پیدا کن … مگذار این غبار تو را به دست غیر بسپارد دستی ببر ...
يکـــي از اشتبـاهـات زنـدگيـم آدم حسـابــ کــردن اونـــايي بــود کـــه آدم نبــودن !! هـنـوز هـم نشــدن... بـعــدا هـــم نميــشن!