یه جایــی هم هست بعــد از کلی دویـدن یهــو وایمیستی ... سرتــو میندازی پاییــن و آروم میگی: " دیگه زورم نمیــرسه".... بعــد از کلی دویـدن یهــو وایمیستی ... سرتــو میندازی پاییــن و آروم میگی: " دیگه زورم نمیــرسه"....
کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم که به کســـی بـــرنخـــورد ..!
طبال! بزن، بزن كه نابود شدم بر " تار " غروب زندگي، " پود " شدم عمرم همه رفت، خفته در كوره ي مرگ آتش زده ، استخوان بي دود شدم
برآنچه گذشته وآنچه شکست حسرت نخور، زندگی اگرزیبا بود باگریه شروع نمیشد...
[CENTER]لعنت به من چه ساده دل سپردم لعنت به من، اگر واسش می مردم دست من و گرفته و بعد ولم کرد لعنت به اون کسی که عاشقم کرد [COLOR=
بیچاره عروسک .... دلش می خواست زار زار بگرید ولی ؛ خنده را بر لبش دوخته بودند ...
دغدغهء روزمره ام ، بودن توست ! نفس کشیدنت .. ایستادنت .. خندیدنت .. "مــــــــــادرم" تو باشی و خدا دنیا برایم بس است ...