امروز دوباره عاشق شدم تکیه دادم به شانه های مردانه ات موهایم را نوازش می کردی… مرا که می شناسی رویا زیاد می بافم راستـــــی دلم برای عطر تنت تنگ شده بود پیراهنت را جا گذاشتی برای بردن آن هم نمی آیی؟
بعضی آدما یه کاری میکنن که دیگه نمیتونی دوستشون داشته باشی ، ولی عجیب دلت واسه زمانی که دوستشون داشتی تنگ میشه !
اینڪــﮧ در آغوش توست زمانـے آرزویم بود عزیزم بود ولـے حالا… حرفـے نیست… فقط هوایش را داشتــﮧ باش! او همــﮧ زندگیــﮧ منــﮧ . . .
هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی, یـــک نقطـــــه, یـــک لبخنـــــد, یـــک نگــــــــاه, یـک عطر آشنـا, یــک صــــــــدا, یــک یـــــــــــاد, از درون داغونـــت می کــــند, هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی…!
اسمشو از موبايلت پاك مي کنی... مسيجاش ديليت مي شه... به دوستات ميگي حق ندارين جلوم اسمشو بيارين به خودت تلقین میکنی که فراموشش کردی اما... با جاي خاليش توقلبت چيكار مي كنی؟؟ با اين همه تشابه اسمی چيكار مي كني ؟؟ با اهنگايي كه باهاش گوش ميكردي چيكار مي كني؟؟ وقتي غذايي كه دوس داره رو ...
شــک نکــــن …! , ” آینــــده ای ”خواهـــم ساخت که ” گذشتــــه ام ”جلویــــش زانــو بزنــــد …! قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم …! برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود , آنـــقـــدر خوشبخت می کنــــم کـــــه , به هر روزی که جای" او" نیستی به خودت" لعنت "بفرستی...
مـَردی که عـَطر ِ تو را زده بود در خیابان از کـنارم گذشـت .... و این یعنے : قـتل ِ غیر ِ عمد .....
فـکر نـکن که فـرامـوشـــت کـرده ام... یـا دیـگر دوسـتـــت نـدارم ! نــه ! مـن فـقــــــط فهـمیـدم : وقـتی دلــــــــت بـا مـن نـیست ؛ بودنـت مشـکــلـــی را حـل نـمیکـند ، تـنها دلـتـنـگتـــرم مـیکـند .