مورد داشتیم که دوست اجتماعی بودن… . بچشون الان داره تـاتی تـاتی میکنه...
مورد داشتیم که استاتوس زده دلم گرفته: . . یه پسره کامنت گذاشته: “۴۳*۸۵۴*۰۲۱” تخلیه چاه اکبر و شُرکاء یعنی حس همدردیتون تو حلقم )
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻓﺮﻭﺧﺘﻢ ﺷﯿﺶ ﻣﺎﻩ ﺩﺍﺭﻡ ﭼﺎﯼ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﻣﯿﺨﺮﻡ که ﺗﻮﯾﻮﺗﺎ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺑﺸﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺗﻮﯾﻮﺗﺎ ﺟﺎﯾﺰۀ ﭼﺎﯼ ﻣﺤﺴﻨﻪ!!! ﮐﻤﺮﻡ ﺷﮑﺴﺖ!!!
دختر کوچک به مهمان گفت : میخوای عروسکامو ببینی ؟ مهمان با مهربانی جواب داد : بله ، حتما ! دخترک دوید و همه ی عروسکهارو آورد ، بعضی از اونا خیلی بانمک بودن ولی دربین اونا یک عروسک خیلی قشنگ دیگه هم بود … مهمان از دخترک پرسید : کدومشونو بیشتر از همه دوست داری ؟ و پیش خودش فکر کرد : حتما اونیکه از همه قشنگتره … اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم نداشت اشاره کرد و گفت : اینو بیشتر از همه دوست دارم ! مهمان با ...
یک روز کارمند پستی که به نامه*هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می*کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه*ای به خدا !با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود: خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق ناچیز بازنشستگی می*گذرد. دیروز یک نفر ...