مشاهده RSS Feed

تنهایی من

  1. دلم برای کودکیم تنگ شده...

    توسط در تاریخ چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۹۳ در ساعت ۱۸:۳۶ (تنهایی من)
    دلم برای کودکیم تنگ شده...
    برای روزهایی که باور ساده ای داشتم
    همه آدم ها را دوست داشتم...
    مرگ مادر "کوزت" را باور می کردم و از زن "تناردیه" کینه به دل می گرفتم
    مادرم که می رفت به این فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشود...
    دلم می خواست "
    ممُل" را پیدا
    ...
    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من
  2. ساده که باشی

    توسط در تاریخ چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۹۳ در ساعت ۱۸:۳۶ (تنهایی من)
    ساده که باشی
    آدم ها خیلی زود دوستت می شوند
    و تو خیلی دیر می فهمی دشمنت بودند ...
    ساده که باشی
    آدم ها با همه کمبود هایشان به غرورت حمله می کنند
    و با همه غرورشان مچاله ات می کنند ......
    ساده که باشی
    تو همیشه رو بازی می کنی
    و آدم ها همیشه بازیگران ِ پشت پرده می مانند
    ...
    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من
  3. مــُحــکــَم راهـ بــــرو دُخــتــَـر ...

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۷ اردیبهشت ۹۳ در ساعت ۲۰:۰۸ (تنهایی من)
    مــُحــکــَمـ راهـ بــــرو دُخــتــَـر ...
    تـــو عـــآشـِـقشـُــدے ...
    جَــنــگـــیـــدے
    و ...حــالا..
    تـَــنــهــایـــے!
    سَـــرتـــوبِـــگــیـــربـــالا ...( !!)
    اون لــیـــاقـــتــ جـَــنــگــیـــدن نـــداشــتـ



    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من
  4. به بعضیا باید گفتــ :

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۷ اردیبهشت ۹۳ در ساعت ۲۰:۰۶ (تنهایی من)

    به بعضیا باید
    گفتــ :
    من چشمــ میذارمـ تو فقط [گمشـ ـ ـ ـ ـ ـ ـو]!
    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من
  5. هے بغض…

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۷ اردیبهشت ۹۳ در ساعت ۲۰:۰۵ (تنهایی من)
    هے بغض

    گریـہ ے پنهاטּ בلـҐ


    آטּ هنگاҐ ڪـہ مے ؋شارے گلویـҐ را


    ڪو ؟؟؟ ڪجاست ڪـہ ببینـב

    انعڪاس نامش بـہ میاטּ چشمانــҐ پیــבاست…


    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من
  6. خیلی سخته

    توسط در تاریخ سه شنبه ۰۲ اردیبهشت ۹۳ در ساعت ۱۴:۵۹ (تنهایی من)
    خیلی سخته به خاطر کسی که دوستش داری
    همه چیز رو از سر راهت خط بزنی
    بعد بفهمی
    خودت تو لیستی بودی
    که اون به خاطر یکی دیگه خطت زده...
    افسوس!
    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من
  7. وفـــای دلتنگــــی

    توسط در تاریخ سه شنبه ۰۲ اردیبهشت ۹۳ در ساعت ۱۴:۵۸ (تنهایی من)
    عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی…!
    تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی…
    بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
    می ایستـــه بغـــل دستــتــــ …
    دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
    بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
    خـــوبــی رفیـــق؟؟!!
    بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …
    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من
  8. اگـﮧ کِلآس בاره ...

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۲۸ فروردین ۹۳ در ساعت ۰۹:۴۰ (تنهایی من)
    اگـﮧ مَـــغـــرور بودלּ کِلآس בاره ...

    اگـﮧ بے مَحلے کِلآس בاره ...

    اگـﮧ چَندتآ "بــــےاف".."جـ ـے اف"
    داشتَـלּ کِلآس בاره
    .

    اگـﮧ بے غیرَتے کِلآس בاره ...

    "اگـﮧ واقعاً هَمـ ـﮧ اینآ کِلآس בاره ..."



    مَـלּ تَرجیح میدَم بے کِلآس تَریـלּ آدَم روے زمیـלּ بآشَم ...!!
    دسته بندی ها
    نوشته های تنهایی من