مشاهده RSS Feed

وبلاگ مجید

داستان تصویری (خنده دار)

امتیاز ها: 2 رای ها, 3.00 متوسط.
توسط در تاریخ شنبه ۱۷ تیر ۹۱ در ساعت ۱۶:۱۷ (9594 نمایش ها)
نقل قول نوشته اصلی توسط morteza نمایش پست ها

اولش رفتم درس بخونم








بعد یه روز یه نفرو دیدم













اون این شکلی بود











ما اوقات خوبی با هم داشتیم










من یه کادو مثل این بهش دادم











وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم












ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم











وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن












و منم اینجوری بهشون جواب میدادم











اما روز عشق اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه












و من اینجوری بودم











بعدش اینجوری شدم























احساس من اینجوری بود












بعد اینجوری شدم











بله....آخرش به این حال و روز افتادم










اگه خوشتون اومده لطفا روی تشکر پایین کلیک کنید

نظرات

    آخی چه نی نی های نازی...جالب بود
    من ازاعتیاد متنفرم
    ممنونم
    معتاد شدی؟؟وای وای وای
    عیبی نداره منم معتاد بودم ولی ترک کردم تو هم میتونی سعی تو بکن نی نی.
    جالب بود.