مشاهده RSS Feed

.:::: سمفونی استفراغ ::::.

مشاوره ازدواج

به این مطلب امتیاز بدهید

به خاطر مجردماندن نااميدم...
دختري هستم 24 ساله دانشجوي ترم آخردوره کارشناسي، تا به حال خواستگار مناسبي نداشتم و خيلي دوست دارم اول ازدواج کنم بعد وارد محيط کار شوم. خيلي نااميدم از اين که درس خواندم و هنوز ازدواج نکرده ام، چه کنم؟


چرا خواستگار نداريد؟
در مطلب تان اشاره کرده ايد، تا به حال خواستگار مناسبي نداشته ايد و اين موضوع باعث شده است تا کنون ازدواج نکنيد. اين که چه موضوعي باعث مي شود خواستگارهايي که مد نظر شما هستند مراجعه نکنند، موضوعي است که بايد به آن انديشيد. حضور در مکان هاي عمومي با حفظ خط قرمزها به شما کمک مي کند تا متناسب با باورها و ايده هاي شما افرادي را که مناسب شما هستند بشناسيد و از سوي آنان نيز شناخته شويد؛ براي مثال شايد داشتن شغل، فرصت مناسبي براي اين آشنايي ها فراهم کند. در مطلب تان به اين موضوع اشاره نکرده ايد که چرا از تحصيل نااميد هستيد. آيا اگر در دانشگاه ادامه تحصيل نمي داديد خواستگارهاي مناسبي پيدا مي شد و حالا اين فرصت را از دست داده ايد؟ آيا ضعف شما در برقراري ارتباط با ديگران و خودباوري است که باعث شده است خواستگارهاي مناسبي نداشته باشيد يا اين موضوع دلايل ديگري دارد؟

نگاهي غلط: اميد به زندگي در گرو ازدواج
آن چه معمولا در جواناني مشابه شما مشترک است وجود يک سري سوء برداشت ها به ازدواج است. همين سوء برداشت ها باعث مي شود فرد به ازدواج عطش پيدا کند. اين باورهاي غلط در بحث مهارت هاي لازم براي ازدواج در همين صفحه چاپ و بررسي شد. آن چه از متن سوال شما بر مي آيد اين است که شما اميدتان به زندگي را، در گرو ازدواج مي دانيد و اين موضوع خطرناک به نظر مي رسد. ازدواج اتفاقي نيست که بتواند به زندگي ما اميد تزريق کند.

بايسته هاي ازدواج موفق
براي تجربه ازدواج موفق بايد انسان اميدوار و هدفمندي باشيم و براي ازدواج نيز فردي را بيابيم که او نيز مانند ما هدفمند و اميدوار است. آن گاه با همراهي او زندگي هدفمند تر و با نشاط تري را آغاز کنيم. اما اين که به شرايط مثبتي که داريم مانند تحصيلات، هنر و يا ديگر ويژگي هاي مثبت خود بي اعتنا باشيم و تنها ازدواج در ذهن ما پر رنگ شده باشد و چون ازدواج را تجربه نکرده ايم از زندگي نااميد شويم، يک تفکر اشتباه است که جز احساسات ناخوشايند پيامدي نخواهد داشت. تصور غلط درباره ازدواج به گونه اي که فکر کنيم اين اتفاق در خوشبختي را به روي ما مي گشايد، مانع رشد شخصيتي شما مي شود. ازدواج در جايگاه خود مي تواند بسيار خوشايند و پويا باشد اما اگر بنا باشد از جايگاه خود خارج شود و همه زندگي شما را تحت تاثير قرار بدهد، بيش ازآن که فرصتي براي رشد باشد، شما را به اختلالات روحي مبتلا مي کند. توجه به توانمندي هاي شخصيتي، علايق و استعدادهايي که داريد و هم چنين پرداختن به همه ابعاد زندگي، هدفمندي و پويايي باعث مي شود اين نااميدي را برطرف کنيد و با فراگيري مهارت هاي ارتباطي و تسلط بر آن ها، بتوانيد خواستگاران مناسبي پيدا کنيد.

نظرات