گزیده اشعار کیکاووس یاکیده
توسط
در تاریخ یکشنبه ۱۳ بهمن ۹۲ در ساعت ۱۵:۱۳ (1927 نمایش ها)
این بار هم که
تاول پاهایمخشک شود
دوباره عاشقت می*شوم
دوباره راه می*افتم
دوباره گم می*شوم
هرطور شدهاینراه را تا آخر می*روم
بوی رفتن می دهی
در را باز می گذارم
وقتی برو
که گنجشک ها و ستاره ها
خوابند...
مرا ببخش
که با دوری ات
زنده ام هنوز...!
باران که می*بارد
تمام کوچه*های شهر
پر از فریاد من است
که می*گویم:
من تنها نیستم
تنها منتظرم!
تنها…
چه قدر دزدیدن نگاه
از چشمان تو لذت بخش است
گوییتیله*ای از چشم*ام به دلم می*افتد
بانو!
با مردی که تیله*های بسیار دارد
می*آیی؟
گزیده اشعار کیکاووس یاکیده