جست و جو:

نوع: ارسال ها; کاربر: sajjadstar

صفحه 1 از 6 1 2 3 4

جست و جو: جست و جو در زمان 0.01 ثانیه صورت گرفت.

  1. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    بسوز اندرین تیه، ای دل نهانی مخواه از درخت...

    بسوز اندرین تیه، ای دل نهانی

    مخواه از درخت جهان سایبانی

    سبکدانه در مزرع خود بیفشان

    گر این برزگر میکند سرگرانی


    چو کار آگهان کار بایست کردن
  2. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    اگر روی طلب زائینهی معنی نگردانی فساد از دل...

    اگر روی طلب زائینهی معنی نگردانی

    فساد از دل فروشوئی، غبار از جان برافشانی


    هنر شد خواسته، تمییز بازار و تو بازرگان

    طمع زندان شد و پندار زندانبان، تو زندانی
  3. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    ای شده سوختهی آتش نفسانی سالها کرده تباهی و...

    ای شده سوختهی آتش نفسانی

    سالها کرده تباهی و هوسرانی

    دزد ایام گرفتست گریبانت

    بس کن ای بیخودی و سربگریبانی


    صبح رحمت نگشاید همه تاریکی
  4. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    سود خود را چه شماری که زیانکاری ره نیکان چه...

    سود خود را چه شماری که زیانکاری

    ره نیکان چه سپاری که گرانباری


    تو به خوابی، که چنین بیخبری از خود

    خفته را آگهی از خود نبود، آری
  5. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    گردون نرهد ز تند رفتاری گیتی ننهد ز سر سیهکاری...

    گردون نرهد ز تند رفتاری

    گیتی ننهد ز سر سیهکاری


    از گرگ چه آمدست جز گرگی

    وز مار چه خاستست جز ماری
  6. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    تو بلند آوازه بودی، ای روان با تن دون یار گشتی...

    تو بلند آوازه بودی، ای روان

    با تن دون یار گشتی دون شدی


    صحبت تن تا توانست از تو کاست

    تو چنان پنداشتی کافزون شدی
  7. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    نخواست هیچ خردمند وام از ایام که با دسیسه و...

    نخواست هیچ خردمند وام از ایام

    که با دسیسه و آشوب باز خواهد وام

    بچشم عقل درین رهگذر تیره ببین

    که گستراند قضا و قدر براه تو دام


    هزار بار بلغزاندت بهر قدمی
  8. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    در خانه شحنه خفته و دزدان بکوی و بام ره دیو...

    در خانه شحنه خفته و دزدان بکوی و بام

    ره دیو لاخ و قافله بی مقصد و مرام

    گر عاقلی، چرا بردت توسن هوی

    ور مردمی، چگونه شدستی به دیو رام


    کس را نماند از تک این خنگ بادپای
  9. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    ای بی خبر ز منزل و پیش آهنگ دور از تو همرهان...

    ای بی خبر ز منزل و پیش آهنگ

    دور از تو همرهان تو صد فرسنگ

    در راه راست، کج چه روی چندین

    رفتار راست کن، تو نه ای خرچنگ


    رخسار خویش را نکنی روشن
  10. پاسخ ها
    29
    نمایش ها
    2,468

    کبوتر بچهای با شوق پرواز بجرئت کرد روزی بال و...

    کبوتر بچهای با شوق پرواز

    بجرئت کرد روزی بال و پر باز

    پرید از شاخکی بر شاخساری

    گذشت از بامکی بر جو کناری


    نمودش بسکه دور آن راه نزدیک
  11. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    لبخند بر لب یار شوخ دلبندم خفته لبخند گرم...

    لبخند

    بر لب یار شوخ دلبندم
    خفته لبخند گرم زیبایی
    خنده نه ، بر کتاب عشق و امید
    هست دیباچه ی فریبایی
    خنده نه دعوتی ست ، عقل فریب
    بهر آغوش آرزومندی
    قصه ی محرمانه یی دارد
    ز خوشی های وصل و پیوندی
  12. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    من و شب چه گویم ؟ چه گویم ز غم ها که دوش من و...

    من و شب

    چه گویم ؟ چه گویم ز غم ها که دوش
    من و آسمان هر دو ، شب داشتیم
    به امید مردن به پای سحر
    من و تیره شب ، جان به لب داشتیم
    من و آسمان ، هر دو ، شب داشتیم
    مرادل ، سیاه و ورا چهره تار
    ورا...
  13. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    سودای محال شب گذشت و سحر فراز آمد دیده ی من...

    سودای محال


    شب گذشت و سحر فراز آمد
    دیده ی من هنوز بیدار است
    در دلم چنگ می زند ، اندوه
    جانم از فرط رنج ، بیمار است
    شب گذشت و کسی نمی داند
    که گذشتش چه کرد با دل من
    آن سر انگشت ها که عقل گشود
  14. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    گریز من می گریزم از تو و از عشق گرم تو با آنکه...

    گریز
    من می گریزم از تو و از عشق گرم تو
    با آنکه آفتاب فروزنده ی منی
    ای آفتاب عشق نمی خواهمت دگر
    هر چند دلفروزی و هر چند روشنی
    بر سینه دست می نهی و می فریبیم
    کاینجاست آن چه مقصد و معنای زندگی ست...
  15. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    سنگ صبور امشب به لوح خاطر مغشوشم یادی از آن...

    سنگ صبور
    امشب به لوح خاطر مغشوشم
    یادی از آن گذشته ی دور اید
    از قصه های دایه به یاد من
    افسانه یی ز سنگ صبور اید
    زان دختری که قصه ی نکامی
    بر سنگ سخت تیره فرو می خواند
    یاران دل سیاه ، کم از سنگند...
  16. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    آتش دامنگیر ز شب نیمی گذشت و پرتو ماه به کنج...

    آتش دامنگیر

    ز شب نیمی گذشت و پرتو ماه
    به کنج کلبه ام ناخوانده سر زد
    سپیدی بر سیاهی های جانم
    ز نو نقشی دگر ، رنگی دگر زد
    میان چند نقش دود مانند
    یکی زان دیگرانم زنده تر بود
    رخش ازمستی او راز...
  17. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    نغمه ی درد این منم ، ای غمگساران این منم این...

    نغمه ی درد

    این منم ، ای غمگساران این منم
    این شرار سرد خکستر شده ؟
    این منم ای مهربانان این منم
    این گل پژمرده ی پرپر شده ؟
    این منم یا نغمه یی کز تار عشق
    جست و غوغا کرد و خاموشی گرفت ؟
    این منم...
  18. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    سه تار شکسته ای سایه ی او ز من چه خواهی؟ دست...

    سه تار شکسته

    ای سایه ی او ز من چه خواهی؟
    دست از من رنجدیده بردار
    بر خاطر خسه ام ببخشای
    بگذار مرا به خویش ، بگذار
    هر جا نگرم ، به پیش چشمم
    آن چشم چو شب سیاه اید
    وانگه به نظر در آن سیاهی
    آن...
  19. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    اگر دردی نباشد اگر دستی کسی سوی من آرد گریزم...

    اگر دردی نباشد

    اگر دستی کسی سوی من آرد
    گریزم از وی و دستش نگیرم
    به چشمم بنگرد گر چشم شوخی
    سیاه و دلکش و مستش نگیرم
    به رویم گر لبی شیرین بخندد
    به خود گویم که : این دام فریب است
    خدایا حال من...
  20. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    سکوت سیاه ابرو به هم کشیدم و گفتم چون من در...

    سکوت سیاه

    ابرو به هم کشیدم و گفتم
    چون من در این دیار بسی هست
    رو کن به دیگری که دلم را
    دیگر نه گرمی هوسی هست
    رنجور و خسته گفتی : اگر تو
    بینی به گرد خویش بسی را
    من نیز دیده ام چه بسا لیک
    غیر...
  21. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    موریانه ی غم خنده ی شیرین من ، ریا و فریب است...

    موریانه ی غم
    خنده ی شیرین من ، ریا و فریب است
    در دل من موج می زند غم دیرین
    چهره ی شادان من ثبات ندارد
    داروی تلخم نهان به ظاهر شیرین
    اینه ی چشم های خویش بنازم
    کز غم من پیش خلق ، راز نگوید
    هر چه...
  22. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    آرزو آه ، ای تیر ای تیر دلدوز باز در زخم جانی...

    آرزو

    آه ، ای تیر ای تیر دلدوز
    باز در زخم جانی نشستی
    آه ، ای خار ای خار جانسوز
    باز در دیدگانم شکستی
    .ای ، ای گرگ ای گرگ وحشی
    چنگ و دندان به جانم فشردی
    این جگرگاه بود ، آن جگر بود
    این که...
  23. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    بازیچه دیشب به یاد روی تو سر کردم آن شکوه ی...

    بازیچه
    دیشب به یاد روی تو سر کردم
    آن شکوه ی نیافته پایان را
    در دامن خیال تو بگشودم
    از چشم ، چشمه های خروشان را
    در پیش پای جور تو نالیدم
    کاوخ چه سست مهر و چه بدخویی
    بر چهره ام ، ز لطف ، نمی...
  24. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    آنجا و اینجا آنجا نشسته دخترکی شاداب با گونه...

    آنجا و اینجا
    آنجا نشسته دخترکی شاداب
    با گونه های چون گل نسرینش
    لغزیده بر دو شانه ی او آرام
    انبوه گیسوان پر از چینش
    زان دیدگان شوخ و سیه ریزد
    افسون دلستانی و دلداری
    وان لعل نوش بار سخن گوید
    از...
  25. پاسخ ها
    39
    نمایش ها
    4,359

    من با توام من با تو ام ای رفیق ! با تو همراه تو...

    من با توام
    من با تو ام ای رفیق ! با تو
    همراه تو پیش می نهم گام
    در شادی تو شریک هستم
    بر جام می تو می زنم جام
    من با تو ام ای رفیق ! با تو
    دیری ست که با تو عهد بستم
    همگام تو ام ، بکش به راهم...
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 25 , از مجموع 130
صفحه 1 از 6 1 2 3 4