بایدبه اوگفت...نگرانی؟دنیابه اخرنرسیده من نشدیکی دیگه.....توکه عادت داری..
خدایایادت هست..¿¿¿¿دستشوگرفتم اوردم پیشت گفتم من فقط اینو می خوام؟گفتی اینکه خیلی کمه بهترازاین برات گذاشتم کنار...پاموکوبیدم زمین وگفتم من همینو می خوام...گفتی اخه قول این به یکی دیگه دادم..خدا چرا؟
ارامترسکوت کن ..صدای بی تفاوتیهایت ازارم میدهد.. من دیوانه نیستم..فقط کمی تنهایم همین...چرانگاه میکنی تنها ندیده ی????..ب من نخندمن هم روزگاری عزیزدل کسی بودم..
هم قدم شدیم....خدامیداندچه چیزاهایی رازیرپایت گذاشتم:-ashk
مردمی خواد....خاطرات را بدون اشک ریختن مرورکردن...
خدایا...سخته ....خسته شدم...من برای این دنیا ساخته نشدم...