خدایا.... کودکی ام را گرفتی. جوانی ام را دادیعقلم را گرفتی. عشق را دادیعشق را گرفتی .تنهایی را دادیآرزوهایم را گرفتی. حسرت هارا دادی.... خدایا برگردددددددمن هنوز نفسم میکشمیادت رفت نفسم را بگیری
بسلامتی دلم! که برای کسی دلتنگ شده که حتی روحشم هم از این دلتنگیم خبر ندارد..... دله دیگه شعور ندارهبسلامتی نامه های خیس که پوسید و پاره شد ولی دلی رو آروم نکرد....بسلامتی اونایی که هزار تا خاطر خواه دارن ولی دلشون گیر یه "بی معرفته"بسلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطان گریه فرزندش رو دید ماشین رو داد به دستش و گفت: حالا نوبت توئه..... بتراش موهای منوبسلامتی همه کسایی که یه روزی یه حلقه ای رو ...
مهلت بده لعنتی قبول..... میرومفقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم
دنیاااااااا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت ببخش مرا مادرررررررر
اعصابم این روزها عین بیسکویت شده... از اون بیسکویت هایی که یک هفته میمونه ته کیفت.که یادت میره بخوریش... همون ته له میشه.خورده میشه.پوووووووووووووووودر میشه
زنــــــانی که تهی از احســــاس و با چتری از منطق گوشه ای تنها نشسته اند...،، بی شک همانــ دخترکان بی پروایی اند که سالهایی نه چنـــــــدان دور به روی نیمکتــ حماقتشانــ بی تجربه از " تب و لرز " عشق ،، "خیسی بارانش " را آرزو میکردنـــــــد!!