نیمی از جهان، افرادی هستند که چیزی برای گفتن دارند و نمی توانند بگویند و نیم دیگر افرادی هستند که چیزی برای گفتن ندارند ولی همیشه حرف میزنند . . .
گاهـے ڪـلام در وصـفــ واقعیـتــِ مـا ڪـم مـےآورد ناچـ ــارایـن ســہ نقـطــہ …و دیگـ ـر هیــچ !
[COLOR=#FF0000][SIZE=5]همه چی مثه یه خواب بود تنها گناه ما دل سپردن !!!!هرازگاهی به اسمان نگاه میکردیم....من دلهره امانم را بریده بود!!!!!!!اما انگار داشت اسمان غم به خود میگرفت.... کم کم اماده رفتن شدم اما دلم خسته بود همه چیزازدرون رنگه دیگری گرفت سایه بانی برسرنهادم اسمان هم به حال هردومااشک ...
[LIST=1][*][SIZE=5][COLOR=#FF0000]وقتی حتی تو برام غریبه ای سررو!!!!!!!!!!شونه های بارون میذارم عشق تو برای من مقدسه تا نفس تو سینه پرپر میزنه....باورم کن که هنوز باور تو....[/COLOR][/SIZE][/LIST]
[URL="redirect.php?a=pichak.net/"][COLOR=#D3D3D3][/COLOR][/URL]'این چنین قصه ی تلخ را مینویسم.............. امروز اتش تقدیرلحظه های ماشدن رادرساعت تلخ مخالفت وبی کسی بانفرت از هردو ماگرفت....!!!!!!!
[LIST][*]سالهاست از تومیگذرم اما هنوزم ساکتم.... گویی ازدرون خودهم بیرون دمیده ام !!!!!!!!!!!وای براین همه تنهایی!وای که از این همه غصه چراباز هم ساکتم!!غصه هایم همه از تو نیست نمی دانم چرا انگار..................انگارهمه چیزرنگ باخته!اما باز هم درعجبم که سکوتم بهای چیست!!! مادر.............ازسخنانت کمی ...
[COLOR=#add8e6]شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم خداحافظ ولی هرگز نخواهی رف از یادم......[/COLOR]
هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست توی کشوری یه پادشاهی زندگی میکرد که خیلی مغرور ولی عاقل بود یه روز برای پادشاه یه انگشتر به عنوان هدیه آوردند ولی رو نگین انگشتر چیزی ننوشته بود و خیلی ساده بود شاه پرسید این چرا این قدر ساده است ...