بياييد تا دير نشده درست وبه موقع تغيير كنيم تا منشاتغييرات بزرگ واقع شويم ...
هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟ هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟" هیزم شکن جواب ...
[QUOTE=armia;58698]12[/QUOTE]
€. لوازم آرایش چیست؟ وسایل شعبدھ بازے با قابلیت عجیب تبدیل لولو ب ھلو:-DB-)
[SIZE=4]رفتم مغازه دوستم ،ديدم يه پسر شاكي اومد تو،لپ تابشو كوبيد روميز،به دوستم گفت كه لپ تابتون خرابه من اينو نميخوام دوستم :چرا؟ پسره:من نميتونم اطلاعات لب تاب قديميم وروي اين بريزم! ... دوستم :آقا امكان نداره ،ميشه لطفا اين كارو جلوي من انجام بدين؟ پسره لپ تابشو ...
یه روز تو نونوایی مشغول به کار بودم.نونوایی بابام !! هیچی یه دونه اگهی استخدام انداختن توی نون وایی منم شروع کردم خوندن گفتم: ( بیا به مرادت زسیدی ) درحال خوندن بودم که بابام یه پس گردنی نون اب دار زد پس کلم .....منو میگی !! نه میتونتم داد بزنم نه هیچی !! کلام و برداشتم پیشبندمو در اوردم ...