دقایقی در زندگی هستند که دلت برای کسی " آنقدر تنگ میشود که میخواهی اورا از رؤیاهایت " بیرون بکشی و در دنیای واقعی بغلش کنی...!
من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم ، تو به مدرسه میرفتی ، به تو گفته بودند باید دکتر شوی او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا...؟؟ من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم تو پول تو جیبی نمی گرفتی، همیشه پول در خانهء شما دم دست بود او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان ...
ماه من ،نماز آیات می خوانم !وقتی گرفته ای ....
...نه از خاکم نه از بادم نه در بندم نه ازادم...نه ان لیلی تر از مجنون نه شیرینم نه فرهادم...فقط مثل تو غمگینم فقط مثل تو دل تنگم...اگر ابی تر از ابم اگر همزاد مهتابم ...بدونه تو چه بی رنگم بدونه تو چه بی تابم
عجیب است دریا... همین که غرقش میشوی پس می زند تو را ! درست مثل بعضی از آدم ها...!