مشاهده RSS Feed

شخصی

  1. بردی از یادم.....

    بردی از یادم. دادی بر بادم. با یادت شادم
    دل به تو دادم. در دام افتادم. از غم آزادم
    دل به تو دادم. فتادم به بند
    ای گل بر اشک خونینم نخند
    سوزم از سوز نگاهت هنوز
    چشم من باشد به راهت هنوز

    چه شد آنهمه پیمان. که از آن لب خندان
    بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن

    کی
    ...
    دسته بندی ها
    شخصی , عاشقانه
  2. آسمان چشم او آئیـــــــــ نه كیست ؟؟!!



    آسمان چشم او آئیــــــــــنه كیست

    آنكه چون آئیــــنه با من رو به رو بود
    درد و نفرین بر سفر باد
    سرنوشت این جدایی دست او بود

    گریه نكن كه سرنوشت گر مرا از تو جدا كرد
    عاقبت دلهای ما با غم هم آشنا كرد
    چهره اش آئیـــــنه كیست
    آنكه با من رو به رو بود ؟
    درد و نفرین بر سفر این گناه از دست او بود

    ای شكسته خاطر من
    روزگارت شادمان باد
    ای درخت پر گل من
    نوبهارت ارغوان باد
    ...
    دسته بندی ها
    شخصی , عاشقانه
  3. بگذر ز من ای آشنا....

    توسط در تاریخ چهارشنبه ۲۶ مهر ۹۱ در ساعت ۰۰:۰۲ (پرواز)
    بگذر ز من ای آشنا
    چون از تو من دیگر گذشتم
    دیگر تو هم بیگانه شو
    چون دیگران با سرگذشتم

    میخواهم عشقت در دل بمیرد
    میخواهم تا دیگر در سر یادت پایان گیرد

    بگذر ز من ای آشنا
    چون از تو من دیگر گذشتم
    دیگر تو هم بیگانه شو
    چون دیگران با سرگذشتم

    هر عشقی میمیرد ، خاموشی می گیرد
    عشق تو نمی میرد
    باور کن بعد از تو دیگری در قلبم
    جایت را نمی گیرد


    بگذر ز من ای آشنا
    ...
    دسته بندی ها
    شخصی , عاشقانه
  4. شروع دوباره....

    دستشو گرفتم و گفتم: باید راجع به یك موضوعی باهات صحبت كنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم.
    اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد.
    هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی كه ذهنم رو مشغول كرده بود,باهاش صحبت می كردم. موضوع اصلی این بود كه من می خواستم از اون جدا بشم.
    بالاخره هرطور كه بود موضوع
    ...
    برچسب ها: شروع ویرایش برچسب ها
    دسته بندی ها
    شخصی , عاشقانه , آقایان , خانمها , زناشویی
  5. نمیدانم...

    نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
    مثل آسمانی که امشب می بارد....
    و اینک باران
    بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
    و چشمانم را نوازش می دهد
    تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

    دسته بندی ها
    شخصی , عاشقانه
  6. مزرعه زندگی من

    مترسک ناز می کند
    کلاغ ها فریاد می زنند
    و من سکوت می کنم....
    این مزرعه ی زندگی من است
    خشک و بی نشان

    دسته بندی ها
    عاشقانه , شخصی
  7. میخوام عاشق تو باشم....

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۲۰ مهر ۹۱ در ساعت ۱۶:۰۹ (پرواز)
    ای همیشگی ترینم می خوام عاشق تو باشم

    می خوام از تو جون بگیرم اگه لایق تو باشم


    من یه قطره توی دریام من یه ذره توی دنیام


    تو یه شعر باشکوهی من یه نقطه از الفبا


    اگه خود خواهی نباشه تو رو مال خود بدونم


    شب های بی کسی هامو با تو صبح برسونم


    تا تو هستی اسمونی عشق دنیا رو نمی خوام


    رو به قبله ی تو دستام تنها ببخش از تو می خوام


    اگه قابلم بدونی باتو موندنی ترینم باتو سبزم


    اما بی تو یه
    ...
  8. خانه ای خواهم ساخت

    توسط در تاریخ سه شنبه ۱۱ مهر ۹۱ در ساعت ۲۲:۱۹ (پرواز)
    خانه ای خواهم ساخت...

    آسمانش آبی


    باز باشد پنجره هیش به پذیرایی نور


    و تو را خواهم خواند

    که در این خانه کنارم باشی


    من به دیدار تو می اندیشم



    و به آرامش بودن با تو