مشاهده RSS Feed

.:::: سمفونی استفراغ ::::.

Symphony vomissements"

Symphony vomiting"

تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من.

I'm sick sadistic brain acidic seeps.


Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques


کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو

  1. همه رفتند تو چرا می مانی؟

  2. هيچكس نپرسيد كجايي؟

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۹ مهر ۹۱ در ساعت ۰۱:۰۶ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    چقدر وحشتناكه كه هيچكس دلش براي من تنگ

    نشد هيچكس نپرسيد كجايي؟حتي اونايي كه

    خيلي دم از معرفت مي زدند!!!! ياد حرف

    همسايه افتادم كه يک بار بهم گفته بود ... به

    سايه ها دل نبند!...... راست می گفت ... سایه

    ها دل ندارند....

  3. با تنهایی انس گرفتم....

  4. دل به دل راه دارد ...

  5. موقع مرگ....

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۹ مهر ۹۱ در ساعت ۰۰:۴۹ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    می گویند موقع مرگ


    همهء زندگی مثل فیلم از جلوی چشم آدم رد می


    شود .


    به فیلم زندگی ام که فکر میکنم



    به مردن علاقه مند می شوم



    شاید



    آن موقع یک بار دیگر دیدمت !


  6. ثبت احوال...

  7. به سلامتی کسایی که....

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۹ مهر ۹۱ در ساعت ۰۰:۴۲ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    به سلامتی کسایی که ما باهاشون یه رنگ بودیم

    و پشت سرمون هفتاد رنگ

    ،
    کسایی که تو غمهاشون کنارشون بودیم و تو


    شادیهاشون فراموش شدیم،


    کسایی که دوستشون داشتیم و دلمون رو


    شکوندن هم،
    کسایی که رو زخمهاشون مرهم گذاشتیم رو



    زخمهامون نمک پاشیدن،



    کسایی که هستن همیشه با ما چه یادشون چه


    خودشون،


    کسایی که ما بهشون احترام گذاشتیم و به ما بی


    احترامی کردن،

  8. از نامه های "بابا لنگ دراز" به "جودی ابوت"

    توسط در تاریخ یکشنبه ۰۹ مهر ۹۱ در ساعت ۰۰:۳۷ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    بخشي از كتاب "بابا لنگ دراز" اثر جين وبستر
    از نامه های "بابا لنگ دراز" به "جودی ابوت"
    جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند


    ...