Symphony vomissements" Symphony vomiting" تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من. I'm sick sadistic brain acidic seeps. Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو
گاهی عمر تلف میشود به پای یک احساس گاهی احساس تلف میشود به پای عمر و چه بدبخت است کسی که هم عمرش تلف میشود هم احساسش...
مببوسم و ميگذارم كنار تمام چيز هايي كه ندارم را ! دست هايت را عاشقي ات را همه را عادت احمقانه اي است چسبيدن به چيز هايي كه ندارمشان...!
و من ميروم... كه بچشم طعم دوباره آغاز شدن را و يا تمام شدن را كه فارغ از تمام تو چند وقتي را سر كنم كه ببينم ميشود يادت ديگر پرسه نزند در من و تمامت فراموش شود در ذهنم ...
نفس ، شاید دلیلی باشد برای زندگی ، اما بی شک ” تـــــو “ بهانه ی آنی
حالـــــــا حرفـــــــهایمان بمـــــــاند برای بعد . دلخوری هـــــــامـــــــان . دلـــــــتنگی هـــــــامـــــــان . و تمـــــــام اشکـــــــهای مـن . . . . . . . . . . با او چـــــــگونـــــــه میگـــــــذرد . کــــــه با مـن نمی گذشت؟
آپدیت شده شنبه ۰۸ مهر ۹۱ در ۰۱:۵۱ توسط [ARG:5 UNDEFINED] (تنظیم فونت)
تـــو رفـتـــی انـگـار کـه مـــــن از اولـش نـبـودم ! مـن ولــــی مـی مـانـم انـگـار کـــه تــــو تــــا آخــــرش هـسـتـی !
وقتی هستی ، می گویم "نکند برود !" وقتی نیستی ، می گویم "بر می گردد ؟" فرق ندارد که باشی یا نباشی ؛ من منتظرم ...
حال و روز ِ عجیبی دارم همیشه بر سر دوراهیم یک راه به تو می رسد و یک راه به تنهایی ! همیشه تُرا بر می گزینم و می رسم به تنهایـــی