مشاهده RSS Feed

.:::: سمفونی استفراغ ::::.

Symphony vomissements"

Symphony vomiting"

تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من.

I'm sick sadistic brain acidic seeps.


Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques


کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو

  1. دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد

    همیشـــه نمــی شود زد به بــی خیـــالــی و گفــــت :
    تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــیروم ...
    یک وقـــت هــایــی !
    شایـــد حتـــی برای ساعتـــی یا دقیــقه ای ؛
    کم مــی آوری ...
    دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد !
    که عاشقانه دوسش داری ... !!!


  2. شانه های مهربانت

    توسط در تاریخ دوشنبه ۰۳ مهر ۹۱ در ساعت ۲۳:۱۶ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختنولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد …
    کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد …
    کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم
  3. چرا جز نام تو چیزی بر لب ندارم؟!!!

    توسط در تاریخ دوشنبه ۰۳ مهر ۹۱ در ساعت ۲۳:۱۵ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    نمی دانم چرا وقتی تو را میبینم قلبم بیقراری میکند؟

    نمی دانم چرا وقتی صدایت رو می شنوم آشفته و سرمست می شوم؟

    نمی دانم چرا نگاه تو، نگاه ملکوتی تو مرا خراب و پریشان می کند؟

    نمی دانم چرا وقتی تو خاموش هستی، حملگی اصواب برای من نامفهوم می شوند؟

    نمی دانم چرا تنها به امید دیدار تو، از خلوتکده خویش بیرون می شوم؟

    راستی چرا جز نام تو چیزی بر لب ندارم؟!!!

    چرا دلم می خواهد همیشه با تو باشم؟
  4. دوستت دارم

    توسط در تاریخ دوشنبه ۰۳ مهر ۹۱ در ساعت ۲۳:۱۲ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    ه تو می گویم دوستت دارم
    می گویی زبانت لال!
    برای تو می نویسم دوست داشتن را
    می گویی دست هایت قطع!
    با چشمانم دوست داشتن را می دهم نشان
    می گویی چشمانت کور!
    به طرف تو می آیم برای دوست داشتن
    می گویی جسمت فنا!

    باشد!
    باشد ،
    همه چیزم را گرفتی اما روحم را نمی توانی!
    روحم تو را دوست دارد!
  5. امروز تو آشپزخونه دستمو بریدم از بس که دلم واست تنگیده.پنجم فروردین 1389

    توسط در تاریخ دوشنبه ۰۳ مهر ۹۱ در ساعت ۲۳:۰۹ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    خدایادوباره دلم به وسعت یک دنیا گرفته ,میان این همه ارزوها ,دلتنگ ترین بنده ات را در یاب.....
    رودخانه اگر نگران مسیر باشد وبایستد,دیگر رودخانه نیست,
    مرداب است......
    دلم برای گلهای سفید خونمون تنگ شده.....
    گل سفیدم.....
    فرزانه در حسرت شنیدن جونم گفتنت
    میمیرم...
  6. فرزانه دلم سیاه شده.چهارم فروردین 1389

  7. وای چه روزایی سختی بود از عالم و آدم خوردیم.سوم فروردین 1389

  8. دوم فروردین 1389