مشاهده RSS Feed

.:::: سمفونی استفراغ ::::.

Symphony vomissements"

Symphony vomiting"

تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من.

I'm sick sadistic brain acidic seeps.


Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques


کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو

  1. فرزانه جان یادش بخیر....

    عشق تو نیستی..عشق اونه که یه تیکه ازتیشرت منو با دنیا عوض نمیکرد... عشق اونه که پشت خط سکوت میکردتا صدای نفسامو بشنوه...
    عشق اونه که تا 5 دقیقه در دسترس نبودم 50 تا میس کال رو گوشیم بود...
    عشق اونه که بهترینا کنارش بودن ولی همیشه حساب منو ازبقیه سوا میکرد...
    عشق اونه که تمام بدیای منو دید بازم منو خواست عشق اونه که هر بار از من خورد بازم دستامو محکمترگرفت....
  2. ازتو چه پنهون

    توسط در تاریخ دوشنبه ۰۳ مهر ۹۱ در ساعت ۲۲:۵۵ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    ازتو چه پنهون,گاهی انقدر خواستنی می شی که شروع می کنم به شمارش تک تک ثانیه ها....
    برای یک بار دیگر....
  3. این درخت آن درخت(مرحوم حسین پناهی)

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۹۱ در ساعت ۲۲:۱۳ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    قرینه است
    این درخت آن درخت
    بر آبی بی انتهای بالاتر
    تنها جای تو خالی ست

    سبزه قبای خواب ُ خیال من
    و دوباره خش خش گربه ی یاد تو
    که به حیاط دلم برگشته است
    می نشینم
    و در جمعیت نیمه روشن آن سوی پنجره
    در ایستگاه دنبال کسی شبیه تو می گردم

    و خوب می دانم که کسی کـَـس نمی شود
    زیرا هیچ انسانی قادر به ادامه انسانی دیگر نیست

    پس بازی ها فقط یک بازی اند ُ همین
    با این وجود کسی شبیه تو را پیدا می کنم
    و
    ...
  4. آویشن حرمت چشمان تو

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۹۱ در ساعت ۲۲:۱۱ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    سرگذشت کسی که هیچ کس نبودحرمت نگه دار دلم
    گلم
    که این اشک خون بهای عمر رفته من است
    میراث من
    نه به قید قرعه
    نه به حکم عرف
    یک جا سند زده ام همه را به حرمت چشمانت
    به نام تو
    مهر و موم شده با آتش سیگار متبرک ملعون
    کتیبه خوان قبایل دور
    این,این سرگذشت کودکی است
    که به
    ...
  5. شناسنامه:مرحو م حسین پناهی

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۸:۲۱ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    من حسینم
    پناهی ام
    من حسینم , پناهی ام
    خودمو می بینم
    خودمو می شنفم
    تا هستم جهان ارثیه بابامه
    سلاماش و همه عشقاش و همه درداش , تنهائیاش
    وقتی هم نبودم مال شما

    اگه دوست داری با من ببین , یا بذار باهات ببینم
    با من بگو یا بذار باهات بگم
    سلامامونو , عشقامونو , دردامونو , تنهائیامونو
    ها؟
  6. چمدون حیرت:مرحوم حسین پناهی

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۸:۱۹ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    نمی گنجه کهکشون در چمدون حیرت
    آدمی حسرت سرگردونه
    ناظر هلهله باد و علف
    هیجانی ست بشر
    در تلاش روشن باله ماهی با آب
    بال پرنده با باد
    برگ درخت با باران
    پیچش نور در آتش
    آدمی صندلی سالن مرگ خودشه
    چشمهاشو می بخشه تا بفهمه که دریا آبی است
    دلشو می بخشه تا نگاه ساده آهو را درک بکنه
    سردمه
    مثل پایان زمین

    ما چرامی بینیم
    ما چرا می فهمیم
    ما چرا می پرسیم
  7. عطر گل خاطره

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۸:۱۶ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    درک زیبایی ‚ درکی زیباست
    سبزی سرو فقط یک سین از الفبای نهاد بشری
    حرمت رنگ گل از رنگ گلی گم گشته است
    عطر گل خاطره عطر کسی است که نمی دانیم کیست
    می آید یا رفته است ؟
    چشم با دیدن رودخونه جاری نمی شه
    بازی زلف دل و دست نسیم افسونه
  8. از همه گذشتم به خاطر تو

    توسط در تاریخ شنبه ۲۱ مرداد ۹۱ در ساعت ۱۵:۰۴ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    از همه گذشتم به خاطر تو ،
    چشمهایم را بر روی همه بستم به عشق چشمهای تو
    دیگر قلبم را به کسی ندادم به هوای داشتن یکی مثل تو
    گفتم حالا که عهدی بستم و عهدی با من بستی ،
    وفادار بمانم و عشقم را به تو ثابت کنم
    گفتم حالا که دوستت دارم و تو نیز گفته ای که مرا دوست داری
    تا نفس دارم با تو بمانم
    روزها گذشت... روز و شبم با عشق و محبت های پوچت گذشت
    من میگفتم از رویاهایم ، تو میخندیدی به آرزوهایم!
    درد دلهای بی جواب ، چند شب است نیامده ...
    برچسب ها: متن های عاشقانه ویرایش برچسب ها
    دسته بندی ها
    شخصی , عاشقانه
صفحه 35 از 35 نخستنخست ... 5152529303132333435