Symphony vomissements" Symphony vomiting" تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من. I'm sick sadistic brain acidic seeps. Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو
حس قشنگیه یكی نگرانت باشه.. یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده.... سعی كنه ناراحتت نكنه... حس قشنگیه ... وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده عزیز دلم رسید؟ قشنگه: یهو بغلت كنه، یهو تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم! بگه كه حواسم بهت هست.... حس قشنگیه ازت حمایت كنه ... آره ...!! دوست داشتن همیشه زیباست...
دختره به پسر گفت : من قشنگنم؟ پسره گفت: نه دختر از پسر پرسيد : مي خواي تا هميشه پيشت باشم؟ پسر گفت: نه دختر به پسر گفت : اگه من يه روز تركت كنم گريه مي كني؟ پسر گفت : نه دختر گريه كرد خواست بره كه پسره دستشو گرفت گفت: به نظر من تو قشنگ نيستي،الهه ي زيباي هستي من نمي خوام پيشم باشي ،نيازمه تا آخر عمر با من بموني اگه يه روز تركم كني گريه نمي كنم ، ميميرم♥♥..
منتظر کسی باش که اگر حتی در ساده ترین لباس هم بودی حاضر باشه ترو به همه دنیا نشون بده و بگه . ♥♥که این همه ی دنیای منه ♥♥
آپدیت شده شنبه ۱۸ خرداد ۹۲ در ۱۵:۱۵ توسط [ARG:5 UNDEFINED]
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست. چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی! که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری…
یه شب خوب تو اسمون یه ستاره چشمک زنون خندیدو گفت کنارتم تا اخرش تا پای جون ستاره ی قشنگی بود ارومو نازو مهربون ستاره شد عشق من منم شدم عاشق اون اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون ماه اومدو ستاره رو دزدید و برد نا مهربون ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی هم زبون حالا شبا به یاد اون چشم میدوزم به اسمون دلم میخواد داد بزنم این بود قولو قرارمون؟
نتـــــــــرس . . . اگـــــــر همــــــــ بخـــــواهمــــــــ از ایـــن دیــــــــوانـه تـر نمیــشومـــــــــ ! گفـــــته بودمــــــــ بی تـــو سخــــت میگــــــذرد بـی انـصـافــــــــ ! حـــــرفمــــــ را پس میگــیرمـــــــــ بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـیگــــــذرد!
کاش وقتی دلی گرفت به یاد قلب شکسته اش تا صبح ستاره ها را مهمان چشمانش کنیم و شقایقهای عاشق را پیشکش قلب ناآرام او کاش رسم معرفت را هیچگاه از یاد نبریم کاش وقتی دلی گرفت برایش سایبانی از مهربانی بسازیم و دستانی را که بوی عشق می دهند
دل من....... دل من تنها بود، دل من هرزه نبود..... دل من عادت داشت، که بماند یک جا به کجا؟ معلوم است، به در خانه تو! دل من عادت داشت، که بماند آن جا پشت یک پرده توری که تو هر روز آن را کنار بزنی ..... دل من ساکن دیوار و دری، که تو هر روز در آن میگذری دل من ساکن دستان تو بود دل من گوشه یک باغچه بود، که تو هر روز به آن می نگری راستی ، دل من را دیدی...؟؟ ♥