Symphony vomissements" Symphony vomiting" تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من. I'm sick sadistic brain acidic seeps. Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو
این روزها در من حالت فوق العاده اعلام شده..! بیش از حد مجاز دلتنگ شده ام.
کاش تلخی زندگی کمی الکل داشت! شاید مستم میکرد و درد را نمی فهمیدم!
...و اما من و تو دور از هم ميپوسيم غمم از وحشت پوسيدن نيست غمم از زيستن بي توست
شبي بود برفي....هوا سرد بود و كولاك بهانه اي براي با هم بودن! زير چترم تا پايان كوچه همرا شدي. كاش هوا هميشه سرد و برفي باشه تا من و تو بهانه اي براي با هم بودن داشته باشيم!
دلم می خواهد نامت را صدا کنم! یک طور دیگر! جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد! یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم! دلم می خواهد نامت را صدا کنم! یک طور که دلت قرص شود که من، هستم…! یک طور که دلم قرص شود که با بودن من، تو هم هستی…!
آدم برفی هم که باشی دلت میخواهد کسی در آغوشت بگیرد، دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد، تا گرمت کند ، تا آرامت کند. مهم نیست آب شدن... ،نیست شدن... مهم آن آرامش است حتی برای چند لحظه...!
آخه چه جور دلت اومد تنهام بزاری و بری آخه مگه حرفی زدم ، زخم زبونی من زدم آره همش بهونه بود،مسئله یار دیگه بود دلت هوایی شده بود کارم از کار گذشته بود برو با یارت عزیزم رها کن این تن منو الهی صد ساله بشه عشق قشنگت عزیزم اما یه قول بهم بده یارتو تنها نزاری که مثل من اسیر بشه آواره از خونه بشه ...
ما برنده ایم اگر ... لحظه های شیرین امروز را قربانی اتفاقات تلخ دیروز نکنیم ... پس نـه در حســرت دیـروز و نـه در رویـای فـردا ... فقــــط بــرای امــــروز ... فقــــط بــرای امــــروز ...