Symphony vomissements" Symphony vomiting" تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من. I'm sick sadistic brain acidic seeps. Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو
عشق يعني ... نتوني صبر کني تا کسي شما رو به هم معرفي کنه عشق يعني ... همون سلام اول. عشق يعني ... چيزي مثل تنفس در هواي پاک کوهستان. عشق يعني ... به هزار زبون بهش بگي دوستت دارم . عشق يعني ... انفجار احساسات. عشق يعني ... وقتي دلت مي ره نتوني جلوشو بگيري. عشق يعني ... جذب شخصيتش بشي. عشق يعني ... ترو ببخشه و يه فرصت ديگه بهت بده. عشق يعني ... وقتي من و تو ما مي شيم عشق يعني ... حاصل جمع دو انسان عشق يعني ... کسي رو داشته ...
چيکــ ... چيکـــ چيکـــ... چيکـــ چيکــ چيکـــ چيکــ... چيکـ چيکـ چيکـ چيکـ چيکــ چيکــ... چيک چيکــ چيکـ چيکــ چيکــ چيکـ چيکـ چيکــ... اينجوريــه که بارونــــ شروعــ ميشه مثلـــ زندگيـــ ... مثلـــ آدما ... مثـلــ دوستـــ داشتنـــ ... مثلـــ عشقـــــ ... چيکـــ چيکـ چيکـــ چيکـ چيکـــ چيکـ چيکــ چيکـ... چيکــ چيکـ چيکــ چيکـ چيکــ چيکـ... چيکــ چيکـ چيکـــ چيکـ ... چيکــــ چيکـــ... چيکــــ... اينجوريه ...
آپدیت شده شنبه ۲۹ مهر ۹۱ در ۱۷:۱۰ توسط [ARG:5 UNDEFINED]
صدای خش خش برگها عبور آب چند پرنده ی کوچک و رفت و آمد چند عابر این همه دنـ ـیای آن نیمـ ـکت چوبی بود گاهی کسی رویش می نشست یک عابر شاد که با کودکش می خندید یا آن پیرمرد تنها که با حسـ ـرت آه می کشید گاهی تکیه گاه چند جوان پرشور یا جاده ای برای ماشین های چند کودک چه دنیای زیبایی داشت این نیمکت آرام برخواست با خودش می گفت کاش دنیای من هم اندکی شبیه به دنیای این نیمکت می شد کـ ـاش ..
خستگی را تو بخاطر بسپار که افق نزدیک است و خدایی بیدار که تو را می بیند و به عشق تو همه ی حادثه ها را می چیند که تو یادش افتی و بدانی که همه ی بخشش از اوست و همینش کافی است...
آپدیت شده پنجشنبه ۲۷ مهر ۹۱ در ۱۷:۳۶ توسط [ARG:5 UNDEFINED]
مرا به كدامین راه میبرد این دل ؟ دلم نگاه می خواهدنگاهی از سر شوق،که از آن طرف چهاراه آمدنم را بنگرد . .
لینکین پارک-شکستن عادت لینکین پارک-انتظار برای پایان لینکین پارک-تلکش کن لینکین پارک-با خاک یکسانش کن
دیریست که آهنگ صدایت تلخ است. اما من هنوز به ساز کهنه ات می رقصم. نرس چشمان شنوایی ام را محکم گرفته است! از خودم.....
یه کاری کن،تو می تونی بمونی تو می تونی که با قسمت نمونی یه کاری کن نذار فرصت تموم شه نذار قصه بره،غصه شروع شه یه کاری کن از این حسرت جدا شیم از این تکرار تنهایی جدا شیم یه کاری کن،بذار با هم بمونیم بذار دردامونو از سر برونیم یه کاری کن و گر نه تا همیشه همین دردای کهنه تازه میشه ... ترانه سرا:خودم