Symphony vomissements" Symphony vomiting" تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من. I'm sick sadistic brain acidic seeps. Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو
دیریست که آهنگ صدایت تلخ است. اما من هنوز به ساز کهنه ات می رقصم. نرس چشمان شنوایی ام را محکم گرفته است! از خودم.....
یه کاری کن،تو می تونی بمونی تو می تونی که با قسمت نمونی یه کاری کن نذار فرصت تموم شه نذار قصه بره،غصه شروع شه یه کاری کن از این حسرت جدا شیم از این تکرار تنهایی جدا شیم یه کاری کن،بذار با هم بمونیم بذار دردامونو از سر برونیم یه کاری کن و گر نه تا همیشه همین دردای کهنه تازه میشه ... ترانه سرا:خودم
یــادم بــاشـــد ، امشب بعضی از آرزوهایم را دَم ِ در بگذارم تــا رفتگـــر ببــــرد ! بیچــاره او مابقــی را هم نقــدا” بــا خود بــه گور می بـــرم. مابقــی همــان ” آرزوی بــا تــو بودن ” است نتــرس جانکم حتــی آرزوی ِ داشتنت را هم بــه کســی نمی دهم
آپدیت شده پنجشنبه ۲۷ مهر ۹۱ در ۰۴:۳۳ توسط [ARG:5 UNDEFINED]
فرقـے نمـے کند !! بگویم و بدانـے…! یا… نگویم و بدانـے..! فاصله دورت نمی کند…!!! در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ…! جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.: دلــــــــــــــم…..!!!
من غرورم را به راحتی به دست نیاورده ام که هر وقت دلت خواست خردش کنی…!!! غرور من اگر بشکند… با تیکه هایش شاهرگ زندگی تو را نیز خواهد زد…
آپدیت شده پنجشنبه ۲۷ مهر ۹۱ در ۰۴:۳۴ توسط [ARG:5 UNDEFINED]
روزی که نگاهمان در هم آمیخت … می خواستم بگویم که… اما سکوت کردم حس کردم ، ازنگاهم ، رازم را خوانده باشی...
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت که تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد که وقتی تو اوج تنهایی هستی با چشماش بهت بگه :هستم تا ته تهش! هستی؟؟؟
آپدیت شده پنجشنبه ۲۷ مهر ۹۱ در ۰۴:۳۰ توسط [ARG:5 UNDEFINED]
دِلـَـــــمــ ؛ گـ ـاهے میــگیـــ ـرَد ! گـ ـاهے میــ ـسوزَد ! و حَتے گــ ـاهے ، گــ ـاهے نـَ ـه خیــلے وَقتـــ هـآ میـــ ـشِکَند ! امــ ـا هَنـــــ ـوز مے تَپـــَــد به خـُدا