Symphony vomissements" Symphony vomiting" تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من. I'm sick sadistic brain acidic seeps. Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو
کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود، ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی تلخ بر لب داشته باشم ، ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک بوسه همه چیز را فراموش می کردم
مراقب رفتارتون با بعضی آدما باشید. اونایی که وقتی ناراحتید. هر کاری میکنن که خنده بیاد رو لبتون. وقتی حرف دارید. با دقت بهتون گوش میدن تا سبک شید. وقتی عصبانی میشید. تحملتون میکنند و هیچی نمیگن. وقتی درد دارید. همدردتون میشن. اینا دقیقا کسایی هستن که وقتی میان تو زندگی ، قشنگترش میکنن. پس حواستون باشه گمشون نکنید. که دوباره میشید آدم تنهای سابق...!
زندگی تکه کاهی است که کوهش کردیم زندگی کوه بزرگی است که کاهش کردیم زندگی نیست به جز نم نم باران بهار زندگی نیست به جز دیدن یار زندگی نیست به جز عشق٬ به جز حرف محبت به کسی ورنه هر خار و خسی زندگی کرده بسی زندگی تجربه تلخ فراوان دارد دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد...
این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم همانند توست مرا ” دوست ندارد ” احساس ندارد ! اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست.
شــــــــک نکــــن ...! " آینــــده ای " خواهـــم ساخت که , " گذشتــــه ام " جلویــــش زانـُــــــو بزنــــد ...! قـــرار نیـــســــت مــــن هــــم دلِ کس دیـــگری را بســــوزانم ...! برعـــــکــــس کســــی را که وارد زندگیــــم میشــــود , آنـــقـــدر خوشبــ♥ـخت می کنــــم کـــــه , به هـــر روزی که جــای " او " نیـستـی به خودت " لعنـــت " بفـــرستـی...!
قسم به اون پسری که عشقش جلو چشمش اتو خورد و رفت خونه با صدایی خواب آلود گفت: ببخشید عزیزم خواب بودم گوشی رو سایلنت بود… قسم به اون دختری که با وعده ی ازدواج بکارتشو از دست داد و عکس عشقشو تو گوشی رفیقش دید… قسم به اون پسری که با گوشی رفیقش به عشقش زنگ زد اما از فرداش شماره همون رفیقشو تو اینباکس اس ام اس های عشقش دید… قسم به اون دختری که هنوز تنهاست چون نتونسته فراموش کنه…
"بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها سنگ می زنند اما گنجشک ها جدی جدی میمیرند. آدما شوخی شوخی به هم زخم زبون میزنند ولی دل ها جدی جدی مشکنند. تو شوخی شوخی لبخند زدی ولی من جدی جدی عاشقت شدم."
گاهي عشق بر خلاف قوانين فيزيك عمل ميكند هرچه به معشوق نزديك تر مي شوي دورتر به نظر مي رسد هر چه فاصله اش بيشتر ميشود بزرگتر ديده ميشود چشم ميبندي ، ميبينيش چشم باز ميكني ، نيست هرگاه ديدي چنين است صميمانه به خودت تسليت بگو ...!!