مشاهده RSS Feed

.:::: سمفونی استفراغ ::::.

Symphony vomissements"

Symphony vomiting"

تراوشات اسیدےذھن بیمار سادیسمے من.

I'm sick sadistic brain acidic seeps.


Je suis malade, s'infiltre esprit sadiques


کپی بردارے از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر منبع نیز مجاز است لذا پیگرد قانونی هم ندارد,,حتی برای شما دوست عزیز:وو

  1. شب سیاه...

    دیر گاهیست در این تنهائی


    رنگ خاموشی در طرح لب است


    بانگی از دور مرا می خواند


    لیک پاهایم در قیر شب است


    رخنه ای نیست در این تاریکی


    در و دیوار به هم پیوسته


    سایه ای لغزد اگر روی زمین


    نقش وهمی است ز بندی رسته


    نفس آدم ها ، سر به سر افسرد است


    روزگاری است در این گوشه ی پژمرده هوا


    هر نشاطی مرد است ...
  2. شعر از گروه Tm-bax

    توسط در تاریخ جمعه ۰۷ مهر ۹۱ در ساعت ۲۱:۵۸ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)

    گاز بده برو برو یه راست طلوع
    بده بالا بالا مکس ولوو
    تا خورشید بکند باز طلوع
    صبحت مثل گل و بزار بلو
    نشده هنوز شهر شلوغ
    دوست دارم نمیگم باز دروغ
    بشین دور و ور ما ببین
    زندگی داره بالا پایین
    تو میدون جمع شدیم
    خوب و شادو شنگولیم
    دنیا رو دوره کردیم زیر آسمون لاجوردی
    همه خوشیهای زندگی رو خیلی وقته کهنه کردیم
    الان دور هم جمیم
    اگه پلیسا هم جممون کردن
    تا آخرش باهمیم
  3. نازی مرد از مرحوم حسین پناهی

    توسط در تاریخ پنجشنبه ۱۶ شهریور ۹۱ در ساعت ۱۸:۱۴ (.:::: سمفونی استفراغ ::::.)
    نازی
    نازی مرد
    آن همه دویدن و سراب
    این همه درخشش و سیاه
    تا کجا من اومدم
    چطوری برگردم؟
    چه درازه سایه*ام
    چه کبود پاهام
    من کجا خوابم برد؟
    یه چیزی دستم بود! کجا از دستم رفت؟
    من می*خواهم برگردم به کودکی
    قول می*دهم که از خونه پامو بیرون نذارم
    سایه مو
    ...