نبودنت را از روی خط ایرانسلم می فهمم که مدت هاست نیازی به شارژ مجدد ندارد...!
آهــــــــــــای "تـــــــو" که تحملش را نداری.... گوش هایت را بگیر.... میخواهم بگویم من خروار خروار...دریـا دریـا...دنـــیا دنـــیا "دوســـــتش دارم"
مـَ‗__‗ـن و تـہ سیـگـ‗__‗ـآرِ و پـَنـجـَ‗__‗ـره نیـمـ‗__‗ـہ بـآز ... مـآنـ‗__‗ـבه ایـ ـم کـہ کـُבآم یـ‗__‗ـک ... بـَ‗__‗ـرآے سـُ‗__‗ـقـوط مـُنـآسـ‗__‗ـب تـَریـ‗__‗ـم ...؟
باز در کلبه ی عشق، عکس تو مرا ابری کرد. عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک ، چشم مرا جاری کرد..
بـہ سـاבگـے یکــ لبخـنــב رهـایمـ کــرב... "او" رفـتـــ... و مــنـــ عـاشـقـانــہ هـاے بـے مخـاطبـمـ را بـہ حـراجــ گـذاشـتـــہ امــ
ڪمـے دوروغ بــگــو پیـنـوڪیـو ! נروغ هـاے تو قابل تحمل تـر بوנ ! بـﮧ خاطر ڪوנڪے بوנ ۅ شیــطنــت . . . بـﮧ خاطر ایـכּ بوנ کـﮧ נنیاے ﺂנҐها را تجربـﮧ نـَڪرנه بوנے ڪـﮧ ببینے یـِڪ נرۅغ ، چـﮧ ها مےڪـُنـנ ! ایـכּجـا ﺂנҐهآ נروغشـاכּ بـﮧ بـهـاے یـڪ ...
خونه ی مادر بزرگه الان آپارتمانه خونه ی مادر بزرگه استخر و لابی داره خونه ی مادر بزرگه wifi ی مفتی داره خونه ی مادر بزرگه دیش و LNB داره کنار خونه ی اون همیشه پارتی برپاست پارتیهای محله پر شور و شوق و غوغاست مادر بزرگه الان مازراتی سواره رنگ موهاشم هر روز جور واجورو باحاله.. خونه ی مادر بزرگه الان اپارتمانه خونه ی مادر بزرگه استخر و لابی داره خونه ...
هیچ چیز نمیخواهم جز یک اتاق تاریک... یک موسیقی بی کلام... یک فنجان قهوه به تلخی زهر... و خوابی به ارامی یک مرگ همیشگی....