اولا به نظر می رسید که زندگی بی تو یعنی هیچ … حالا که رفتی فهمیدم که فقط به نظر می رسید …
خواستی دیگه نباشی ، آفرین ، چه با اراده لعنت به دبستانی که تو از درس هایش فقط تصمیم کبری را آموختی . . .
چه خوب آمدی صفا کردی چه عجب شد که یادی از ماکردی؟ بی وفایی مگر چه عیبی داشت که پشیمان شدی وفا کردی؟
حیف این چشمهام که برای چون توی بی وفا و بی ارزشی اشک ریخت! و چه ساده دلم که هنوزم دوست داره
نگاهم كرد ، پنداشتم دوستم دارد... نگاهم كرد، در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم... نگاهم كرد، دل ب او بستم... نگاهم كرد...................... اما بدتر ها فهميدم فقط نگاه ميكرد...
تلخـــ میـــگذزد....اینــــ روزهـــا... ک قرار استــــ از او... برایــــ دلــــــــــم.... یکـــ انسانــــ معمولیــــ بسازمــــ....
[SIZE=1.5]فراموش کردنت کار سختی نیست! کافیست دراز بکشم چشم هایم را ببندم و برای همیشه.. بــمیـــــــــرم... [/SIZE]
[SIZE=1.5]گوشهایم را می گیرم ... چشم هایم را می بندم ... و زبانم را گاز می گیرم ... ولــــی ... حـــریـــفِ افکارم نمی شوم ... چقـــدر دردنــــاک است ... فــهــمــیــدن ! [/SIZE]