دیگر بازی بس است.... شمشیرت راکنار بگذار...! بیادستهایمان رابشوییم وچیزی بخوریم. راستی چرا دستان تو خونین اند وپشت من میسوزد....؟!
گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن! به رفتن ک فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی… میخواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی! این بلاتکلیفی خودش کلــــی جهنـــــــــــــــم است
وﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ زن ﺭﺍ آﻓﺮﯾﺪ ﮔﻔﺖ : به به ﭼﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻡ ! ﺳﭙﺲ مرد ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : عیبی نداره سوار ماشین مدل بالا بشن به چشم میان تا حالا دقت کردین تو کل کل های ایرانی* ها ، همیشه همه برای خودشون متاسفند ؟
ترس بود یا شک.. نمی دانم... چیزی که ترا از من گرفت... کلافه شدی از پس و پیش کردن هایم... گفتی فرامــوش کنـم ســوار سپید پوش قصه هام را... من فراموش می کنــم امــــا!!! اسب سفیدی که به تیرکـــ نرده های کلبه بستی مــدآم شیهه می کشد در مغــزم !!!
درد يعنــي عاشــقانه هــايي که مــينويــســي هــمه را به يــاد عشــقــشان بينــدازد و تو همــچنــان بنــويــسي بــدون اينــکه عــشق کــسي باشــي يا حــتي در يــاد کــســي...!!!