گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی... گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی... گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات... گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری... انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که... ...
نمیدانم “فرهاد” ازچه می نالید ؟؟؟ او که تمام زندگی اش “شیرین” بود... !؟ همیشه در حالی که... یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده! یه عالمه اشک توی چشماته! یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده... باید بگی : خب... خدافظ...
من معجزه نبودم.... تو هم نبودی ولی ما.... باید که برای هم اتفاق می افتادیم تا من خیلی چیزها را یاد بگیرم... باید یاد میگرفتم، می توان هر روز لافِ عاشقی زد وقتی عاشق نیستی.. باید یاد میگرفتم دیگر برای هیـــــــــچکس غرورم را زیر پا نگذارم.. به هیـــــــچکـس ...
ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد ؛ از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم ! امـا .... حقیقـت این که : از دست دادن ِ خــودمـون ، و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم ! و چقدر ارزش داریم .... گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره ... !!!
میگویـــند پرخاشگــر شده ام ! نه ! فقط هر کــس که لحظه ای یاد تو را از ذهــنم بگیرد حتــی با یکـــ عطسه ی معمولــی نمی خواهـــم سر به تنش بــاشد . . ! . میگوینــد خوابــــ ندارم ! نه ! فقط منتظر توام . . . میترســم چشم روی هم بگذارم و بیــایی . . . … ...
قــهـــــــــوه را تلــــــــــــخ دوست دارم! . . . مــــــــــزه ی زنــــــــــــدگی میـــــــــــــــدهد…!!
" هیچ گاه " به خاطر " هیچ کس " دست از " ارزشهایت " نکش چون ... زمانی که آن فرد از تو دست بکشد تو می مانی و یک " منِ " بی ارزش ...!