من تنهـــــــایی را دوســــت دارم... تنها کِ باشی3 روز یه بار موبایلت رو می زنی تو شارژ.. تنهآ کِ بآشی قهوه ات هرگز سرد نمی شود ... تنهآ کِ بآشی دیرتر شب می شَود ... تنهآ کِ بآشی همه خُوشحآلنَد ... تنهآ کِ بآشی موهایَت رآ مُرتب نمی کنی ... تنهآ کِ بآشی شیشه عَطرِت پربآقی می ماند .. . تنهآ کِ بآشی هیچ چیز خنده دآر نیست . . .
ممنون ...
می خــــوام آینـده ای بــسـازم...! که جلوی گذشتم..! زانـــــو بزنــه..!
مرسی ....
زیبا بود
نوشته اصلی توسط Sahar همیشه حرفای درستی میزنی سامان عزیز نیازی نیست تمام پلکان رو ببینی فقط اولین قدم رو بردار شجاع باش شاید پشت تاریکی و پیچ و خم های این پلکان طولانی نور رو پیدا کردی من به این ایمان دارم ! و این تنها واقعیته ...
سلام..مرسي ..چشمممممممم...
من از اين جا خواهــم رفت ؛ و برايم هم فرقــي نمي کنــد که فانوســي داشـتـه باشـــم يا نه کســي که مي گريــزد از گــم شــدن نمي ترســـد...!
سلام قشنگ بود فقط رنگ نوشته اگه کمی پر رنگ تر باشه بهتر خونده می شه
خیلی قشنگ بود مرسی
ممنون ....
متاثر شدم...عالی بود...ممنون
نوشته اصلی توسط DayaN سلام این شعرو تو انجمنم گذاشتی که آقا سامان این باعث میشه موضوع تکرار بشه. سلام وای یادم نبود ... معذرت ...
سلام این شعرو تو انجمنم گذاشتی که آقا سامان این باعث میشه موضوع تکرار بشه.