مطالب بدون دسته بندی
روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگر جوانی عاشق شد چه کند؟... من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند... برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟... من هم با بی حوصلگی نوشتم: .....بمیرد بهتراست برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم. انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد. اما............. زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم.....
بـــ ـــآ هَمــ ــه چیــ ــز کِــ ـــنآر آمــ ـــدَمـــ ــ....! دَلــ ـــیــلِ ایــ ــלּ هَمِــه دیــ ـــوآنِــ ــگـ ــے ام..... تَنـ ـــهــآ بـ ـــآوَرِ جُمــ ـــلِـه آخَـــ ـــر تُــ ــوسـتـ ـــ..... چــ ــیزے بیـــنـ ــمآלּ نَــ ــبود.....!!!!
نوشته اصلی توسط tavahoooom چاقوی مهربانیم را خوردم!تو هم اگر مهربان باشی شک نکن که یه روز خنجری فرو میرود ... یابه احساست،یا به آبروت،یابه پشتت!من همینجا اعلام میکنم هرکس به سوی من می آید، باید آنقدر دستهایش را باز کند تا من هردو دستش را ببینم! تا به آغوشش اعتماد کنم
" بند بند وجودمــــ ـــ ـ .. بـه بند بند وجود تــو بستــه استـــــ ــــ ـ با این همه بنــد چه قـــــ ـــ ـدر از هم دوریـــــــ ــــ ـم" ..
نوشته اصلی توسط پری عاشق دلم کمی هوا می خواهد … اما در سرنگ! از زندگی خســته ام.
نوشته اصلی توسط lonely سخت ترین لحظه ی زندگی ات است؛ .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. وقتی میفهمی برای کسی که تمام زندگی_توست، فقط یک تجربه ای ... !!!!
نوشته اصلی توسط neda gon من یک دختر ایرانیم... بدان.... ((حوای))کسی نمی شوم که به ((هوای))دیگری برود... تنهاییم را با کسی قسمت نمیکنم که روزی تنهاییم بگذارد... روح خداست که در من دمیده و احساس نام گرفته شده است... ارزان نمی فروشمش...
نوشته اصلی توسط پری عاشق مـــــــن عاشقـــانـــــه هایـــــــم را روی همیـــــــــن دیـــــــــوار مجـــازی می نویســــــــم ! از لــج تــــــــو . . . از لـــج خــــــــودم . . . که حاضـــــــر نبــودیــــــــم یک بار ایـــــــن هــــا را واقعـــــــی بــه ...