مشاهده RSS Feed

Ramin

در هوایت بی*قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب

امتیاز ها: 3 رای ها, 5.00 متوسط.
توسط در تاریخ دوشنبه ۰۲ مرداد ۹۱ در ساعت ۰۰:۰۹ (6606 نمایش ها)
در هوایت بی*قرارم روز و شب سر ز پایت برندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب
جان و دل از عاشقان می*خواستند جان و دل را می*سپارم روز و شب
تا نیابم آن چه در مغز منست یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مطربی آغاز کرد گاه چنگم گاه تارم روز و شب
می*زنی تو زخمه و بر می*رود تا به گردون زیر و زارم روز و شب
ساقیی کردی بشر را چل صبوح زان خمیر اندر خمارم روز و شب
ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب
می*کشم مستانه بارت بی*خبر همچو اشتر زیر بارم روز و شب
تا بنگشایی به قندت روزه*ام تا قیامت روزه دارم روز و شب
چون ز خوان فضل روزه بشکنم عید باشد روزگارم روز و شب
جان روز و جان شب ای جان تو انتظارم انتظارم روز و شب
تا به سالی نیستم موقوف عید با مه تو عیدوارم روز و شب
زان شبی که وعده کردی روز وصل روز و شب را می*شمارم روز و شب
بس که کشت مهر جانم تشنه است ز ابر دیده اشکبارم روز و شب
برچسب ها: هیچ یک ویرایش برچسب ها
دسته بندی ها
دسته بندی نشده